چکیده:
مالک اشتر شجاعترین فرمانده حضرت امیر(ع) بود و نقش مشاور نظامی و سیاسی آن حضرت را در جنگها به عهده داشت. این امر به همراه انبوهی از تجارب گذشته و نبوغ فکری از او یک نظامی صاحب نظر وعملگرا در عرصه نظامیگری ساخته بود، طوری که میتوانست در میدانهای جنگ وارد عمل شود و اندیشههای خویش را به مرحله اجرا درآورد. به یقین میتوان گفت که پیروزیهای مسلمانان در این نبردها پس از مساعی شخص حضرت علی(ع) مرهون تلاشها، جانفشانیها و شجاعتهای مالک اشتر بوده است؛ مردمی که در طول زندگی خود زیباترین جلوه پاسداری از حریم امامت را به تصویر کشید. این مقاله بر آن است تا نقش و عملکرد سیاسی و نظامی مالکاشتر را در جنگهای حضرت امیر بهویژه در جنگ صفین مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
با این حال، برخی منابع از مالک بهعنوان صحابی پیامبر(ص) یاد کردهاند (صدری افشار، ۱۳۸۳، ص۶۵۳) برخی دیگر نیز بدون نام بردن از پیامبر(ص) مالک را از دلاوران صحابه نامیدهاند (مصاحب، ۱۳۸۱، ج۲، ص ۲۶۱۲) این در حالی است که برخی دیگر برای مالک عنوان صحابی پیامبر(ص) بهکار نبرده و فقط او را از اصحاب خاص حضرت علی(ع) بهشمار آوردهاند (معین،۱۳۶۴، ج۶، ص۱۸۸۴) مالک در زمان خلافت ابوبکر به مصاف رومیان رفت و در پیکار یرموک حماسههای بلند آفرید و همانند شیر غران جنگید تا پلک چشم او به وسیلۀ پهلوان رومی ماهان آسیب دید؛ به همین سبب از آن روز به بعداً به اشتر مشهور شد (ابن اعثم کوفی و ج اول و ۱۳۷۲ و ص ۲۰۷) ناگفته نماند که در آن جنگ مالک در حالی که خون از گونههایش روان بود بر ماهان حمله برد و او را فراری داد(همان و ص۲۰۸) و در پیروزی بزرگ مسلمانان سهیم گردید.
اشتر که عاشق اسلام بود چون از شکست خوردن مسلمانان در جبهۀ عراق احساس خطر کرد از شام به عراق رفت و در پیروزی جنگ قادسیه سهیم شد ولی دوباره به شام بازگشت و اینبار در نبرد قیساریه شرکت کرد (همان و ص ۲۴۵) شهر میافارقین را با پیمان صلح گشود (همان، ص ۲۵۸) مالک در ماجرای پایان خلافت عثمان، در سال ۳۵ ه.
گفت: «فدایت شوم به خدا نه؛ من تا این ساعت جای تو را نمیدانستم ولی اینک دیگر از تو جدا نخواهم شد تا جان بازم (همان، ص ۲۴۸) مالک در حفظ روحیه و انسجام سپاه امام علی(ع) و ایجاد انگیزه برای هم آوردی و نبرد با دشمن نقش بسیار مهم و مؤثری داشت.