چکیده:
در این تحقیق تحلیل محتوای کتابهای درسی فارسی و حرفه و فن، شیوه تدریس معلمین و
تأثیر آن بر رشد و پرورش خلاقیت دانشآموزان به عنوان عوامل درون مدرسه و همچنین
تأثیر شیوههای فرزندپروری والدین ونقش آنها در رشد خلاقیت دانشآموزان بررسی شده
است.مبنای این پژوهش، روش کیفی بوده و در جمعآوری اطلاعات از شیوه مثلثسازی
استفاده گردیده است.به همین منظور از تمام دانشآموزان و مدرسه راهنمایی منطقه 2
تهران آزمون خلاقیت جمال عابدی به عمل آمد.از میان این گروه نمونههای افراطی و
تفریطی به تعداد 20 نفر انتخاب گردید و با والدین این دانشآموزان جهت بررسی
شیوههای فرزندپروری آنان در رشد
خلاقیت مصاحبه انجام گرفت.همچنین با تمامی معلمین فارسی و
حرفهوفن در مدارس مورد نظر (جمعا 12 تن)برای بررسی شیوه تدریس آنان مصاحبه صورت
پذیرفت.محتوای کتاب درسی فارسی و حرفهوفن و نقش آنها در رشد و پرورش خلاقیت
دانشآموزان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که محتوای کسب درسی، در رشد
خلاقیت دانشآموزان کمترین نقش را ایفا میکند.در مقابل، شیوه تدریس بعضی از
معلمین شرایط مناسبی را جهت رشد و پرورش خلاقیت دانشآموزان فراهم میآورد.در
مجموع، ملاحظه گردید که شیوههای فرزندپروری والدین به عنوان عامل برون مدرسه، در
رشد و پرورش خلاقیت دانشآموزان نسبت به عوامل درون مدرسه از وضعیت مناسبتری
برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
"اهداف پژوهش1)مشخص ساختن مفهوم خلاقیت و روشن نمودن اهمیت رشد و پرورش آن2)تحلیل محتوای کتابهای درسی(فارسی و حرفه و فن)و روشن نمودن نقش آن کتابها در فراهم ساختن شرایط مناسب برای رشد و پرورش خلاقیت 3)بررسی شیوه تدریس معلمان فارسی و حرفهوفن دوره راهنمایی به عنوان یکی از عوامل اساسی در شکلگیری و رشد خلاقیت دانشآموزان4)بررسی شیوههای فرزندپروری والدین و تأثیر آن در بروز خلاقیت در فرزندانشان5)بررسی و مقایسه خلاقیت در دانشآموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی6)ارائه پیشنهاداتی به برنامهریزان و مؤلفان کتب درسی و دبیران دوره راهنمایی در جهت بهبود اهداف و برنامههای درسی و شیوههای تدریس به منظور رشد خلاقیت در دانشآموزانپیشینه تحقیق:از آنجا که خلاقیت فرآیندی است که به در حالت مختلف و با اشکال متفاوت میتواند وجود داشته باشد.
تاکید نظام آموزشی و به تبع آن مدرسه بر برنامههای کلیشه شده و تعیین چهارچوبهای درسی غیر قابل انعطاف جهت فعالیت دانشآموزان، تأکید بر شیوه سنتی و معلم محور، در امر یاددهی، ارزیابی عملکرد و فعالیتهای دانشآموزان براساس نمره و شکلگیری یک نظام امتحان محور و متعاقب آن ایجاد جوی همراه با رقابت شدید میان دانشآموزان جهت ربودن گوی موفقیت تحصیلی از یکدیگر، از طریق کسب معدل بالاتر، عدم آگاهی معلمین نسبت به لزوم و اهمیت پرورش خلاقیت دانشآموزان، گنجاندن مطالبی در کتب درسی به عنوان یکی از عناصر اصلی نظام آموزشی که فقط سبب ترغیب دانشآموزان به استفاده از تفکر همگرا و قالبی و افت روحیه جستجو و تحقیق در آنها میگردد، همگی میتوانند خلاقیت بالقوه کودکان را در معرض خطر جدی قرار دهد."