چکیده:
مجموعه معارف اسلامی ما اعم از عقاید، احکام و اخلاق از طریق دو منبع کتاب و سنت
دریافت میشود.در اتقان و مصونیت قرآن از تحریف و کذب و دریافت آن به صورت متواتر و
قطعی، بین فریقین اتفاقنظر وجود دارد.اندکی از علماء عامه و خاصه در این موضوع
تشکیک نمودهاند که در جای خود نقد و بررسی شده است، اما سنت علیرغم اهتمام اصحاب
به حفظ و نگهداری آن از چنین پشتوانهای برخوردار نیست، حرکت دروغپردازی در حدیث از
زمان رسول خدا به صورت کمرنگ آغاز شد و پس از حیات ایشان به ویژه در زمان امویان،
گسترش یافت، صدها سخن مجعول به انگیزه سیاسی مانند خلافت و حکومت، انگیزه فرهنگی و
دینی مانند پیدایش فرقههای کلامی و فقهی، غلو و تندروی، اسرائیلیات، انگیزه مالی و
دنیوی چون تقرب به سلاطین، تعصبات قومی و قبیلهای، مصالح شخصی و فروش اجناس و
کالا، و انگیزه خیرخواهی جاهلانه مانند ترغیب به قرائت قرآن، مستحبات و اذکار و حسن
ظن به صحابه به منابع روایی ما
راه یافت، مقاله حاضر به ارائه گزارشی اجمالی از عمده ترین انگیزهها
و دواعی مزبور و نقد آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"اندکی از علماء عامه و خاصه در این موضوع تشکیک نمودهاند که در جای خود نقد و بررسی شده است، اما سنت علیرغم اهتمام اصحاب به حفظ و نگهداری آن از چنین پشتوانهای برخوردار نیست، حرکت دروغپردازی در حدیث از زمان رسول خدا به صورت کمرنگ آغاز شد و پس از حیات ایشان به ویژه در زمان امویان، گسترش یافت، صدها سخن مجعول به انگیزه سیاسی مانند خلافت و حکومت، انگیزه فرهنگی و دینی مانند پیدایش فرقههای کلامی و فقهی، غلو و تندروی، اسرائیلیات، انگیزه مالی و دنیوی چون تقرب به سلاطین، تعصبات قومی و قبیلهای، مصالح شخصی و فروش اجناس و کالا، و انگیزه خیرخواهی جاهلانه مانند ترغیب به قرائت قرآن، مستحبات و اذکار و حسن ظن به صحابه به منابع روایی ما (*)عضو هیأت علمی گروه علوم، قرآن و حدیث دانشگاه سمنان.
2p} از نکات اساسی که تذکرش در این گفتار ضروری مینماید آن است که یکی از انگیزههای وضع حدیث، قداست شکنی از قرآن و ایجاد شبهه در اعتبار آن بود که توسط ملحدان و معاندین که به ظاهر لباس اسلام پوشیده بودند این روایات جعل گردید، گرچه بسیاری از روایاتی که ادعای تحریف در آنها شده از نظر سند مشکل چندانی ندارد بلکه در فهم و دلات آن دچار اشتباه شدهاند و موضوع ربطی به تحریف ندارد، اما در میان روایات تحریف، مواردی یافت میشود که ساخته و پرداخته واضعین و جاعلین است و مع الاسف در منابع اسلامی راه پیدا کرده است، سند این روایات ضعیف بوده و قابل اعتماد نمیباشد، مانند: 1."