چکیده:
یکی از مباحث اساسی در زمینه برنامهریزی و توسعه منطقهای، تفاوت مناطق در
ابعاد مختلف است.وجود تفاوتهای منطقهای و اهمیت آن در نظریههای اقتصاد منطقهای
باعث توجه خاص نظریهپردازان منطقهای به علل و آثار تفاوتهای مزبور شده است.در
این مقاله با تأکید بر ضرورت توجه به ماهیت تفاوتهای منطقهای، مبانی نظری و
روشهای تشکیل الگوهای ارزیابی این تفاوتها مورد بررسی قرار گرفته است.در این راه
با تشریح عمدهترین نظریههای مربوط به تفاوتهای منطقهای(شامل نظریه دوگانگی
اقتصادی، نظریه قطبی شدن، نظریه همگرایی منطقهای و ضرورت توجه به چارچوبهای
تحلیلی تعادل فضایی)، الگوهای مختلف در زمینه
بررسی تفاوتهای منطقهای و عدم توجه به حوزه تفاوتهای منطقهای،
با عدم کارایی توزیع منطقهای فعالیتها مواجه میباشد.
خلاصه ماشینی:
"وجود تفاوتهای منطقهای معمولا منجر به تسلط برخی مناطق به مناطق پیرامون آنها میشود به طوری که لحاظ مجموع روابط متقابل میان مناطق مختلف(با توجه به تفاوتهای ساختاری و رفتاری میان آنها)در الگوهای منطقهای، ضرورت وجود چارچوب تحلیلی مشخص در زمینه تعادلهای فضایی را ایجاب میکند [(1972)nnamdeirF(1986)sybaL dna amayakaT] .
نکته مورد تأکید در مقاله حاضر این است که به علت تفاوت توابع رفتاری در سطح مناطق در قالب یک الگوی توزیع منطقهای، استفاده از توابع ملی(به عنوان متوسط منطقهای) و همچنین استفاده از توابع یکسان برای تمامی مناطق، منجر به ایجاد نتایج غیر کارا در توزیع منطقهای متغیرهایی خواهد شد که نیازمند توزیع یکسان هستند.
در توزیع متغیرهای ملی در سطح منطقهأی باید توجه داشت که برخی از متغیرها اساسا نیازمند توزیع متفاوت میان مناطق نبوده و الزامی است به صورت یکسان برای تمامی مناطق در نظر گرفته شوند(مانند سرانه معلم یا سرانه پزشک)ولی برخی دیگر از متغیرها(عمدتا در بخشها تولیدی)باید بر اساس قابلیتها و محدودیتهای هر منطقه توزیع شوند.
با تسلط دیدگاه برابری منطقهای در نظام برنامهریزی ایران و استفاده از این مفهوم در زمینههایی که نیازمند تحلیل در حوزه تفاوتهای منطقهأی هستند(شامل دو حوزه عدم تجانسها و تقابلهای فضایی)، دیدگاه برنامههای توسعه نسبت به توزیع منطقهأی فعالیتها با عدم کارایی مواجه خواهد شد.
در نهایت باید توجه داشت که عمدهترین کاربرد نظریه تفاوتهای منطقهای، استفاده از ماهیت تفاوتهای مزبور در طراحی الگوهای توزیع منطقهأی یک برنامه ملی است به طوری که مبنای تشکیل یک الگوی توزیع منطقهای، میتواند براساس آن دسته از متغیرها قرار گیرد که نیازمند توزیع متفاوت در مناطق مختلف هستند."