خلاصه ماشینی:
"«ما باید فقه اسلامی را که مشتمل بر جوانب مختلف زندگی انسان در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فردی است در جامعه خود پیاده کنیم و به تنظیم زندگی انسانها از نظر آداب زندگی، وضع معیشتی، ارتباطات سیاسی، اجتماعی و خارجی بر مبانی اسلام بپردازیم» (مقام معظم رهبری؛ 3/12/1370) ب) نظام علوم اسلامی هماهنگ؛ لایهی دوم از حوزهی اطلاعات در راستای تحقق تمدن اسلامی میباشد.
البته در اینجا باز توجه به این نکته لازم است که اگرچه روایات انبوهی در باب سبک زندگی در حوزههای مختلف زندگی در منابع دینی عرضه شده است، اما تنها نباید به ذکر این روایات آنهم بهصورت کلی و انتزاعی بسنده نمود، بلکه باید مبتنی بر این روایات بهدنبال ارائهی الگویی جامع متناسب با سطوح مختلف سنی (کودک، نوجوان و جوانان) در جامعه بود؛ همچنانکه در روانشناسی غربی برای افراد مختلف نسخههای مختلف ارائه میگردد.
بنابراین وقتی صحبت از ارتباط بین حوزه و فرهنگ تخصصی جامعه میشود، باید ارتباط بین دین و علم در چنین گسترهای مورد بررسی قرار گیرد و لذا باید حوزه در تخصص دانشگاه حضور پیدا کند و تنها به تبیین معارف اسلامی در کنار دیگر علوم اکتفا نکند.
در یک بررسی تاریخی نیز میتوان پرسشی را مطرح کرد و آن اینکه در گذشتهی تاریخ علم، تحولات علمی چگونه اتفاق افتادهاند؟ با توجه به معیار ارائه شده در تفکیک فرهنگ عمومی از فرهنگ تخصصی میتوان مصادیق مهم و بارز فرهنگ بنیادی را به لایهای از حوزهی بینش معطوف نمود که ناظر به شکلگیری فلسفهها و روشها است.
با توجه به مفهوم و مصادیق فرهنگ بنیادی لزوم حضور دین و حوزههای علمیه در شکلگیری این لایه از فرهنگ جهت تبیین نظریه دولت اسلامی بسیار ضروری میباشد."