خلاصه ماشینی:
"برای فرهنگستان مقام و جایگاه روش چیست؟ آیا مقدم بر شناخت است؟ میرباقری: این سؤال از کجا آمده است و چرا باید چنین سؤالی مطرح بشود که ما جواب بدهیم؟ از زوایای مختلفی امکان دارد که این سؤال طرح شود.
اینجا این سؤال پیش میآید که اگر نگرشی قائل به آن نوع صدق نباشد که در هندسهی اقلیدسی بهواسطهی روش، تمنایش وجود دارد، در اینصورت روش به چه کارش میآید؟ میرباقری: شما بدون روش، صحت ادراکاتتان را چگونه اثبات میکنید؟ آیا تفکر قید به صحت میخورد یا نه؟ آیا میتوانید بگویید که من تفکر میکنم چه صحیح باشد چه نباشد؟ تفکر الزاما صحیح است.
رضایی: اختیار به معنای خالصش که معنی ندارد، بالاخره مبتنی بر یک چیزی حرکت میکند، آیا اختیار مبتنی بر شناخت حرکت میکند؟ اگر معرفت مقدم بر اختیار باشد معیار صحت از کجا وارد میشود؟ میرباقری: مقدم یعنی اینکه اختیاریبودنش سلب میشود؟ رضایی: خیر میرباقری: پس اگر سلب نمیشود، ما میگوییم از همان جایی که اختیار وارد میشود، معیار صحت و بطلان هم مطرح میشود.
آیا این بدین معنا نیست که ما تعبد بالاجمال را در هر یک از دوسوی معارضه مستقلا درک میکنیم و بر مبنای آن درمییابیم که کدام را میبایست تغییر داد؟ میرباقری: تعبد بالاجمال به چه معنا است؟ یعنی تعبدی که هنوز آن را تقریر نکردهایم که بهنظر میرسد باید مقدم بر همهی معارف ما باشد.
میرباقری: اگر تعبد بالاجمال را به میان آوردیم و لذا گفتیم که جهت مطلق است، به این معنا است که معیار صحت قاعده نیست بلکه این است که قدرت عملکرد ما در جهت، استفراغ وسع پیدا کند."