چکیده:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر، ترسیم دیدگاه بوئتیوس، فیلسوف نامدار رومی قرون وسطی به مسألة شر است. وی بیآنکه مرتکب خطایی شده باشد، در بند و به مرگ محکوم شده، بجد با دشوارة شر به خود میپیچد و به دنبال راه چاره است و از این رهگذر، ماهیت سعادت واقعی را مدنظر قرار داده و اشکالاتی مطرح ساخته است و به آنها پاسخ میدهد. دو اشکالی که وی مطرح ساخته، بدین ترتیب است: 1) با وجود خدایی قادر مطلق و خیر محض، چگونه ممکن است شر وجود داشته باشد؟ و 2) چرا رویة جهان معکوس میچرخد و خیر فرودست باقی میماند و شر، فرا؟ همچنین، در این راستا دفع دخل مقدر میکند و به دو اشکال احتمالی مبنی براینکه: 1) آیا خدا میتواند از شر به مثابه یک ابزار استفاده نماید؟ و 2)رابطه شر و اختیار چگونه است، پاسخی پیش دستانه می دهد.
خلاصه ماشینی:
"لحظهای که فرد شرور به جای آنکه متوسل به خیر شود، به اعمال شرورانه دست مییازد، در همان موقع است که از ماهیت راستین خود – یعنی از مرتبة حیوان عاقل بودن- به در میآید و نه تنها به سعادت حقیقی نزدیک نمیشود، بلکه از آن دورتر شده و در نتیجه گرایش ذاتی خودش را از بین میبرد و از این رو، چون اعمال شریرانه باعث میشود که فرد برخلاف ماهیت خودش رفتار نموده، در جهتی خلاف میل و گرایش باطنی که معطوف به سعادت حقیقی است، گام بردارد، لذا در درجة اول ضربة مهلکی برای خود فرد خواهد بود "حال مکافاتی را که ملازم پلیدان است، با وضع نیکان در مقایسه آور تا ماهیت آن را در یابی...
طرح اشکالی دیگر بر دیدگاه بوئتیوس ممکن است فردی این اشکال را مطرح کند که ادعای بوئتیوس در حل معکوس بودن رویة جهان - اینکه شر در واقع ضربه زدن به خویشتن در فرد پلید است- نابسنده و ناکافی است؛ چرا که بوئتیوس معتقد است انسانها مختارند و این اختیار سبب میشود اعمال شرورانه را انتخاب کنند؛ اما از آنجا که خداوند قادر مطلق است، لذا باید بتواند ارادة آدمی را به گونهای طراحی کند که انسانها را از اینکه مختارانه دست به شرارت بزنند، بازدارد (همان:195)[8].
اگر ما استدلال مستشکل را بپذیریم، در آنصورت این امر به خدا بستگی خواهد داشت که دربارة اعمالی که انسانها میتوانند انجام دهند و یا نمیتوانند، تصمیم گیرد؛ مثلا در مورد اینکه انسانها فقط قادر باشند اعمال خوب را انجام دهند- بوئتیوس میتواند خاطر نشان کند که اگر تصمیمگیری در مورد انجام یا عدم انجام یک فعل توسط خداوند انجام شود و نه خود فاعل، در اینصورت فاعل مورد نظر در آن فعل هیچگونه آزادی نخواهد داشت و از همین طریق، به این اشکال پاسخ میدهد."