چکیده:
این پژوهش در صدد یافتن پاسخهایی برای این سؤالات است که اندیشة دینی در طریقت صوفیانة اردبیل قبل از تشکیل دولت صفوی چگونه بوده است؟ رویکرد شیوخ صفوی به اندیشة غالیانه تحت تأثیر چه عواملی صورت گرفته است؟ چرا جنبشهای قرون هشتم و نهم هجری دارای ماهیتی غالیانه هستند؟ عناصر مشترک فرقههای غالیانه در این دوران چیست؟ در بررسی رویکرد دینی در طریقت صفوی، از سقوط دستگاه خلافت و پیدایش خلاء دینی و سیاسی بهدنبال تهاجم مغول در قرن هفتم هجری سخن بهمیان آمده است. اثرات تهاجم مغول در قوت یافتن پایگاههای معنوی و رشد تصوف، در فاصلة قرن هفتم هجری تا تشکیل دولت صفوی در قرن دهم هجری، مهم خواهد بود. طریقتهای صوفیانه تحت تأثیر شرایط زمانی دچار چرخشهای فکری درونی شدند و با رویکرد به اندیشههای غالیانه متوجه حصول به قدرت سیاسی گردیدند. این امر نقطة مشترک جنبشهای صوفیانه در قرون هشتم و نهم هجری است. نکته این است که صفویان برجستهترین عامل جنبشهای صوفیانه و غالیانة این دوران بودند که موفق به تشکیل دولتی فراگیر شدند.
The present study aims at finding answers to the following questions: (1) How has the Sufi Tarighat of Ardabil been influenced by religious thought before the formation of the Safavi government? (2) What factors have influenced the approach of Safavi sheiks toward Ghaliane thought? (3) Why do the eighth and the ninth centuries movements have a Ghaliane identity? and (4) What are the common elements of Ghaliane sects during this period?
In the study of the religious approach in Safavi Tarighat something will be said about the Caliphate system and the emergence of a religious and political vacuum following the Mongol invasion in the seventh century. The effects of the Mongol invasion on strengthening spiritual bases and the growth of sufism in the interval between the seventh century till the formation of the Safavi government in the tenth century is also important. Sufi Tarighats experienced internal intellectual twists under the influence of the circumstances of the period and moved toward the seizure of political power through Ghaliane approach. This is the common point of all Sufi movements in the eighth and the ninth centuries. The point is that Safavies were the most outstanding Sufi and Ghaliane movement during these times which succeeded in forming a comprehensive government.
خلاصه ماشینی:
"سؤال این است، آیا اعلام تشیع تحت تأثیر مسلک غالیانه طوایف قزلباش آناتولی است؟ آیا تشیع زمان شاه اسماعیل با معتقدات شیعی ایرانیان تفاوت داشت؟ ماهیت و موقعیت دینی دهقانان و چادر نشینان آناتولی، به عنوان هستة اصلی جنبش صفوی، در اواسط قرن پانزدهم میلادی چیست؟ ماهیت و موقعیت تشیع در بین عشایر و دهقانان آناتولی در قرن پانزدهم میلادی چیست؟ آیا شیخ جنید قبل از آمدن به آناتولی شیعه بوده است و یا بعد از آمدن به آناتولی مذهب تشیع را پذیرفته است؟ آیا ترکان قزلباش افراطی آناتولی عقاید خود را به شیوخ تحمیل نکردند و یا لاجرم شیوخ این اندیشهها را نپذیرفتند؟ این پژوهش در صدد یافتن پاسخی برای این سؤالات است.
بهطورکلی تحت تأثیر تحولات تاریخی و فکری قرون ششم و هفتم بهویژه بعد از تهاجم مغول، چرخشهای درونی طریقت صفوی شکل گرفت: گرایش به قدرت سیاسی بر اثر رابطة مریدی و مرادی با کارگزاران سیاسی و نزدیکی به صحنة قدرت و محق دانستن خود در مقایسة با مریدان حکومتگر؛ حرکت از کار ویژة گروه ذینفوذ به بازیگران قدرت؛ تغییر نگرش نسبت به ثروت و زندگی مادی؛ تعامل صفویان و طبقه حاکمه و کمک به تحکیم مبانی قدرت از طریق تبلیغ زندگی غیر فعال؛ پدیدار شدن بهعنوان فئودالهای بزرگ روحانی با دریافت املاک وسیع و وجوه نقد از مریدان و فئودالها؛ پیوند با عنصر ایرانی و تمایل به دعوت سیاسی یعنی ازدواج امینالدین جبرئیل با دختر خواجه کمالالدین عربشاه ایرانی و تولد شیخ صفیالدین از این ازدواج و بحث ولایت و عصمت این زن (1، صص: 76-75) و ارتباط تولد شیخ صفیالدین با ارادة آسمانی؛ ازدواج شیخ صفیالدین با دختر شیح زاهد گیلانی و آغاز نوعی تصوف بر پایة اشرافیت (4، ص: 371)؛ و توجه تصوف به اهداف دنیوی معین، تعیین معیار جانشینی به رابطة پدر – فرزندی در دورة شیخ صفی بر خلاف معیار برگزیده شدن از سوی شیخ."