چکیده:
منوچهر آتشی از شاعرانی است که در آثارش رنگ محلی را برای توصیف واقعیتهای محیط طبیعی و مفهومپردازیهای ذهنی خود، بهکار برده است. عناصر اقلیمی و جغرافیایی و اعتقادات مردم منطقه جنوب از منابع اصلی تخیل منوچهر آتشی است. این محیط عاملی اساسی در کاربرد شگردهای بیانی، آرایههای ادبی، ترکیب الفاظ و ایجاد اصطلاحات و غنیکردن زبان شعری وی بودهاست. در این زمینه، تشبیه پربسآمدترین شگرد خیالی وی است. بسامد عناصر بومی و محلی در شعر آتشی، در دو دفتر آواز خاک و آهنگ دیگر، یعنی در دفترهای نخستین وی، بیش از آثار دیگر اوست.
Colorful elements in Manoochehr Atashi‟s poems have been taken from the facts of the poet‟s environment and have
bestowed an indigenous-oriented origin to his poems. His fancy source is composed of continental elements, climatic characteristics as well as beliefs of people in his area. The theme of his poem in terms of emotion and thought is a miniature stemmed directly from life and nature and is the production of his real emotions. Generally, Atashi‟s poem can be considered as one of the most beautiful climatic poems in Persian Language and Literature as south nature is the dominant element of his fantasy with a personal, partial and non-stereotype view.
خلاصه ماشینی:
به همين سبب ، موضوعات و مضمون هاي محلي هر شاعري در شعرش به سبکي خاص و شخصي مطرح ميشود که با شعر شاعر ديگر از اين منظر متفاوت است و البته در آينۀ شعر شاعران انعکاسي متفاوت دارد.
مثلا در «ديدار در فلق » در توصيف حادثه ، با به کارگيري رنگ اقليم جنوب و با نگاه نافذي که به مسائل دارد، مناظر اطراف خود را آن چنان که آن ها را ديده و احساس کرده ، چنان دلکش و زيبا، به زبان شعر درآورده است که ميتوان گفت درحقيقت ، اين محيط اطراف شاعر است که در آفرينش شعر حسن تأثير داشته است .
(آتشي، ١٣٨٣(٣): ٥٩-٦٠) درواقع ، ميتوان گفت که رنگ محلي در اشعار آتشي تحت تأثير اقليم جنوب است ؛ مثلا هنگاميکه ميگويد: اين جا يقين خاک/ درياچۀ بزرگ سراب است .
(آتشي، ١٣٨٣(٣): ٢١) همچنين ، در شعر «خنجرها، بوسه ها و پيمان ها» که از شعرهاي خوب اوست ، هنگاميکه ميخواهد يأس و نااميدي مردم را بعد از شکست کودتاي ٢٨مرداد١٣٣٢ بيان کند، با به کارگيري رنگ محلي به طور غيرمستقيم و به صورت «نماد» مفهوم ذهني خود را بيان ميکند: اسب سفيد وحشي/ بر آخور ايستاده گران سر/ انديشناک سينۀ مفلوک دشت هاست / اندوهناک قلعۀ خورشيد سوخته است .
منظور از جلوه هاي شاعرانۀ رنگ محلي نيز به کاربردن همين رابطۀ زيبا و شاعرانه و هنرمندانه در بيان شاعر است که او، با کمک عناصر اقليمي محيط پيرامونش ، باعث شده شعرش زيبايي و جذابيت و تأثيرگذاري بسزايي داشته باشد.