چکیده:
اهل معرفت برای تفسیر کریمههای وحی از روشی ویژه بهره میبرند که از آن در مجامع علمی با نامهای گوناگونی همچون تفسیر عرفانی، تفسیر شهودی و تفسیر رمزی یاد میشود. تفسیر عرفانی یا همان تأویل، در کنار تفسیر ظاهری، روشی برای رسیدن به لایههای باطنی کلام وحی است. در میان نظریات گوناگونی که دربارة معنای تأویل قرآن مطرح میشود، اهل معرفت شبیهترین نظریات را به سخنان اهلبیت( دارند. تأویل عرفانی انواعی دارد که تأویل طولی و عرضی از جملة آنهاست. هریک از این دو نوع تأویل اصول و مبانی گوناگونی دارند. اهلبیت( در اثنای سخنانشان به برخی از این روشها، اصول و مبانی تفسیر باطنی قرآن اشاره میکردند و در تفسیر و تأویل کریمههای قرآنی آنها را جاری میساختند، لیکن گروهی از محققان بهسبب آشنانبودن با اصول و مبانی تفسیر عرفانی، این نوع تفسیر را با روش و مبانی تفسیری اهلبیت( مخالف میپندارند. در این نوشتار بر آن شدیم تا با بررسی برخی روایات که دربردارندة موضوع تأویلاند، و نیز تطبیق مبانی و روشهای تفسیر عرفانی با مبانی و روشهای تفسیری اهلبیت(، این پندار را بزداییم.
خلاصه ماشینی:
"حال اگر این روایت با توجه به این حدیث امام باقر( که ظهر قرآن را تنزیل و بطنش را تأویل خوانده است (مجلسی، 1366، ج89، ص97) بررسی کنیم، میتوان معنایی را که با سیاق ظاهری تناسب دارد تنزیل آیه و معنایی را که با نگاه نخست به ذهن نمیرسد، بلکه فهم آن به جهد و تلاش و پیرایش زوائد مادی محتاج است، تأویل آن دانست؛ ازاینرو، این روایت شاهدی بر کاربرد کلمۀ «باطن» در معانی باطنی درطول معنای ظاهری است.
کلمۀ «ظهر» و «بطن» همۀ انوع تأویل عرفانی را شامل میشود؛ اما در بیان سبب حمل این روایت بر معانی همعرض با معنای ظاهری باید گفت: صدر روایت، که سبب تعجب جابر میشود، از تفاوت معنایی دو تفسیر امام باقر( حکایت میکند؛ زیرا اگر دو تفسیر نقلشده دو مصداق از مصادیق یک حقیقت و در طول هم بود و امکان جمع میان آن دو معنا وجود داشت، دیگر تعجب جابر برنمیانگیخت و وجهی برای پاسخ امام( با عبارات مزبور در فراز سوم وجود نداشت.
در روایت یادشده، امام( بعد از بیان ویژگی نخست قرآن، یعنی اشتمال آن بر ظاهر و باطن، و دور بودن تفسیر قرآن از درک بشر عادی، به ویژگی دوم آن یعنی مسئلۀ سیاقهای شناور اشاره میکند و میگوید: ممکن است آیهای با توجه به صدر مفید معنایی باشد؛ اما همان آیه با توجه به وسط یا ذیل، معنایی دیگر دربرگیرد؛ چون قرآن کلامی است که در عین ارتباط و اتصال ذو وجوه است و معانی متعددی دارد."