چکیده:
حقوق بینالملل فضا بهعنوان جدیدترین شاخه حقوق بینالملل، مفاهیم جدیدی مرتبط با حاکمیت به لحاظ متفاوتبودن عرصه فضا با هوا و زمین ـ ارائه میدهد. از آغازین روزهای فعالیت بشر در فضای ماورای جو، اصل آزادی کاوش و بهرهبرداری از فضای ماورای جو در کنار اصل منع تملک اجرام آسمانی بر فعالیتهای فضایی دولتها حاکم بوده است. اما در نبود امکان اعمال حاکمیت در معنای سنتی خود در فضای ماورای جو، دولتها چگونه میتوانند بر فعالیتهای تابعان خود در فضای ماورای جو نظارت داشته باشند و بر اموال، تأسیسات و تجهیزات خود در فضای ماورای جو اعمال صلاحیت کنند؟ از سوی دیگر در حقوق فضا، ارتباط میان حاکمیت و مالکیت چگونه قابل تبیین است؟ پاسخ به این پرسشها موضوع مقاله پیش روست.
As the most recent branch of International Law, International Space Lawintroduces new concepts with regards to sovereignty which is a direct outcome of the dissimilarities between outer space on the one hand and other domains of human activities on the other. From the early days of human engagement in outer space, two fundamental principles of “Freedom of Exploration and Use” and “Non-Appropriation” went hand in hand in regulating States’ activities in Outer Space. Nevetheless if it is impossible to exercise sovereign powers in Outer Space, how can states oversee theactivities carried out by their nationals and how can they control theirproperty, facilities and equipments? Furthermore, what is the interaction between sovereignty and ownership? The present article is an attempt to answer the said questions.
خلاصه ماشینی:
آخرین نکته قابل بررسی درمورد تحدید حدود حاکمیتی دولتها در حقوق هوا که اتفاقا به مباحث مطرح در حقوق فضا نیز بیارتباط نیست، پاسخ به این سؤال است که آیا حقوق بینالملل در شکل و ساختار کنونی خود، به دولتها اجازه میدهد تا برای قراردادن یک شیء فضایی در مدار، بدون کسب اجازه و هماهنگی قبلی، از حریم هوایی سایر دولتها استفاده کنند؟ هرچند اکثر دولتهایی که در حال حاضر اقدام به پرتاب اشیاء فضایی به فضای ماورای جو میکنند (از جمله ایالات متحده، روسیه، چین) دارای قلمرو وسیعی هستند، بههرحال با دسترسی رو به گسترش دولتهای جهان به فناوری ساخت و پرتاب فضاپیماها، این احتمال وجود دارد که این مسئله در آینده نزدیک به یک چالش جدی بدل شود.
باید اذعان کرد که در اسناد پنجگانه حقوق فضا که تحت لوای سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است، مقررات خاصی در خصوص نحوه اعمال صلاحیت بر افراد حاضر در فضای ماورای جو وجود ندارد بهخصوص اینکه روند تهیه و تنظیم معاهدات فضایی پس از سال 1984 متوقف شد و این در حالی است که از آن سال به بعد تا به امروز، تحولات شگرفی در زمینه کاوش و بهرهبرداری از فضای ماورای جو صورت پذیرفته است و علاوهبر این، پررنگترشدن حضور بخش خصوصی و رونق گردشگری فضایی بهصورت بالقوه بر دامنه مشکلات در این حوزه افزوده است.
به عقیده برخی نویسندگان، اشاره این ماده به مسئولیت دولتهای عضو خود، به معنی تأیید توانایی اعمال حاکمیت و اقتدار کشورها در فضای ماورای جو است زیرا بسیار شگفتآور خواهد بود اگر کشوری از نظر بینالمللی مسئول فعالیتهای مؤسسات دولتی و غیردولتی خود شناخته شود درحالیکه حق اعمال اقتدار رسمی و کنترل مؤثر بر آنها را نداشته باشد.
State Sovereignty in Outer Space", Boston University International Law Journal, vol.