چکیده:
از آنجا که در کشف صوری و معرفت عرفانی یا در تفسیر آن ،وقوع خطا ممکن است و وجود برخی از لغزش های نظری و عملی در عرصهعرفان و همچنین تنافی و تعارض میان شهودهای عارفان ، اعتبار کشف و شهود را به عنوان یک منبع معرفتی به چالش کشیده است ،نیاز به میزان و معیار برای تمییز مکاشفات صحیح از سقیم ، امری ضروری به نظر میرسد. این مقاله در صدد است ضمن اذعان به اصل وجود خطاو لغزش و وجود اختلاف و تعارض میان مراتبی از کشف و شهود، به معرفی و بررسی مهم ترین معیارهایی که در آثار عرفا برای تمییز مکاشفات صحیح از سقیم بیان شده است ،بپردازد.
خلاصه ماشینی:
تاریخ دریافت : ٩١/٢/٩ تاریخ تأیید: ٩١/٤/١١ مقدمه همان طور که شناخت های حصولی و عقلی با ابزاری به نام منطق که آن را علم میزان میگویند، ارزیابی شده و موارد صحیح از خطا و ناصواب تشخیص داده می شود؛ برای ارزیابی معرفتی که حاصل مواجیدو مکاشفات عرفانی است و از آن به عناوین مختلفی از قبیل «ادراک عرفانی »، «شهود عرفانی »، «کشف و شهود»، «مکاشفه و مشاهده »، «معرفت قلبی »، «تجربه دینی » و«تجربه عرفانی » یادمی شود، نیازمند میزانی هستیم تا بتوانیم مشاهدة راستین را از مشاهدة دروغین تشخیص دهیم ؛ زیرا عارف در سیرو سلوک عرفانی خود در معرض آفات و آسیب های جدی قرار دارد و ممکن است واردات و القائات جنی و شیطانی و واردات رحمانی و ملکی، با یکدیگر مشتبه گردد، به طوری که حق با باطل آمیخته و سراب ، آب پنداشته شود.
صائن الدین ابن ترکه اصفهانی در مبحث مبادی، بر وجود میزان نزد عارفان تأکیدمی ورزدو مینویسد: این سخن که نزد عارفان ابزار ارزیابی و میزان سنجشی که با آن ، صـحیح را از ناصحیح ، تمییز دهند-چنان که در سایر علوم نظری وجود دارد-وجـود نـدارد تا دریافت های عرفانی را با معیار صحیح آن اخـذو ارزیـابی کننـد، پـذیرفتنی نیست ؛زیرا نزد محققان از اهل کشف ، ثابـت شـده اسـت کـه بـه حسـب هـر شخص و وقت و مرتبه ای ،میزانی مناسب وجود داردو لـذا عرفـا بـرای یـک شخص ، حقایقی را آشکارمی سازند که از دیگری پنهان می دارندو از همـودر یک وقت ، حقایقی را مخفی میسازند کـه همـان هـا را در وقـت دیگـر اظهـار مینمایند و اگر جز این می بود، برای انسان ممکن نبود که بـین القـای صـحیح الهی و بین تسویل تباه و فاسد شیطانی تمایز نهد (ابـن ترکـه اصـفهانی ، ١٣٨١، ص ١٧٨).