چکیده:
برونو لاتور فیلسوف و مردمشناس معاصر فرانسوی، اولین کسی است که شیوههای مردمشناسی را برای فهم و درک چگونگی تغییر و تحول علم به کار گرفت و نظریه ویژهای را بنا نهاد که به نظریۀ عامل- شبکه معروف است. کارهای میدانی لاتور مبتنی بر متافیزیک خاصی است که او را در میان جامعهشناسان معرفت علمی منحصربهفرد کرده است. البته به دلیل گستردگی آثار لاتور و پراکندگی نظریات او در این آثار، فهم مبانی فلسفی نظریۀ او را دشوار کرده است؛ از اینرو در این مقاله تلاش میکنیم مقومات متافیزیکی نظریۀ او را در قالب چهار اصل- تحویلناپذیری، شیء به مثابۀ کنشگر، ترجمه و اتحاد کنشگرها- از میان آثارش استخراج کنیم. سپس نشان میدهیم که این اصول دارای فصل مشترکی با عنوان اصل پیوستگی مطلق میباشند. همچنین در لابهلای بحث سعی خواهیم کرد پیامدهای این نظریه را در مقولات صدق، واقعیت و تمایز سوژه و ابژه بررسی کنیم و نقاط تمایز آن را با معرفتشناسی رایج و نظریههای متداول در فلسفۀ علم بیان کنیم.
خلاصه ماشینی:
"اما باید دید چگونه میتوان جهانی را تصور کرد که در آن نمیتوان چیزی را به چیز دیگر تحویل کرد؟ آیا تلاش انسانها تاکنون برای تحویل اشیا به یکدیگر بیهوده و بیثمر بوده است؟ اگر واقعا اشیا به یکدیگر قابل تحویل نیستند، پس چه ارتباطی میان آنها برقرار است؟ یا آنکه تحویل آنگونه که از قبل تعریف شده است، غیرممکن است یا ما میتوانیم با تغییر تعاریف باز هم از تحویلپذیری سخن بگوییم؟ در ادامه با تشریح دیدگاه لاتور در اینباره میتوان به پاسخ این پرسشها دست یافت.
آیا آنچه سبب شده است که مادر، این دو نوزاد را یکی بپندارد، جوهر آنهاست؟ از دید لاتور، جوهری که دیده نمیشود و هیچ بروزهایی از خودش ندارد، ممکن نیست سبب وحدت بین این دو نوزاد باشد؛ بلکه آنچه بین این دو نوزاد وحدت ایجاد میکند، شبکهای از کنشگرهای مرتبط است که ممکن است هر جزء آن با کنشگر دیگری جایگزین شده باشد و با گذشت زمان شبکۀ جدیدی از کنشگرها ساخته شود، ولی با توجه به ارتباط نزدیک آنها با یکدیگر میتوان بین دو نوزاد رابطه برقرار کرد.
عدم وجود نقطه مرکزی در شبکه کنشگرها اما از نظر لاتور اینکه یک فرد (کنشگر) کجا قرار گرفته باشد- بدون توجه به مرکزبودن مثلا حضور در قطبهای علمی و فلسفی خاص و مشهور- اهمیتی ندارد؛ زیرا هر کنشگر در هر جایی که قرار گرفته است، شبکهای از ارتباطات را با دیگر کنشگرها ایجاد کرده است و این همپیمانان خود در تعامل و ارتباط است."