چکیده:
دولت روسیه در سال های 2006 تا 2008 به یک سیاست خارجی" هجومی" نسبت به غرب روی آورد. نگارنده در تحلیل چنین رفتاری، عامل اصلی را در " احساس خطر در مرزهای اروپایی روسیه" و به بیان روشن تر، به مخاطره افتادن جدی موازنه استراتژیک اروپایی از نگاه مقامات روس، جستجو کرده و کوشش نموده است تا در چارچوب نظریه سازه انگاری به عوامل و دلایل هجومی شدن سیاست خارجی روسیه بپردازد. برای این منظور، با طرح مسائل مهم سیاست خارجی روسیه در ده سال اخیر و وضعیت هجومی آن در سال های2006 تا 2008، اهمیت مفهوم موازنه اروپایی را ارائه و موضوع سپر موشکی امریکا را به عنوان عامل اصلی برهم زننده این وضعیت بررسی نماید.
From 2006 to 2008 Russian government adopted an aggressive foreign policy toward the West, particularly the United States. In this article, the author claims that one should search for the main factor in the ‘feeling danger in the European borders of Russia’ and more clearly in ‘serious endangering of European balance of power’ from the perspective of Russian authorities after 60 years. I have tried to study the issue from the viewpoint of constructivists and tried to set forth the issues of Russian foreign policy in this decade and refer to aggressive policy of Russia in the second duration of Putin presidential. Then I show the importance of European balance of power and American anti-ballistic missile system in Eastern Europe for Russia.
خلاصه ماشینی:
"اما پس از حمله آمریکا به عراق در 2003 و سپس موج انقلابیهای رنگی در مناطق پیرامونی به ویژه در سالهای 2006 تا 2008 شاهد سیاست خارجی پرخاشگر،تند،جسور،گستاخ و هجومی از طرف این دولت بودیم و این موضوع نسبت به امریکا بسیار پررنگتر و جدیتر بود تا آنجا که رئیسجمهور روسیه از واژههایی چون"گرگ درنده"و"رایش سوم"در مورد آن کشور استفاده کرد و موضوع استقرار سامانههای دفاع موشکی در اروپا را با"بحران موشکی کوبا" قابل مقایسه دانست.
در این ارتباط میتوان از کارهایی چون نصب پرچم روسیه در بستر دریای قطب شمال،برقراری پروازهای تجسسی و پرواز بمبافکنهای هستهای و برقراری گشت زیردریاییهای هستهای پس از دو دهه تعطیلی،تهدید پایگاه دریایی امریکا در گوام و پایگاههای ناتو در شمال اروپا از سوی جنگندههای روسی از طرق انجام مانور و پرواز برفراز آنها،برپایی سامانههای دفاع موشکی در مناطق مرزی نزدیک اروپا، اعلام آغاز ساخت گونههای مختلف رادار و موشک،شلیک موشک به گرجستان،اعلام استقرار موشکها در بیلوروس و نشانه روی آنها به سمت اروپا،خروج از پیمان کنترل نیروهای متعارف اروپا،تهدید احتمال حمله به لهستان،چک و اوکراین )ri.
گسترش ناتو تا مرزهای روسیه در بالتیک،تمایل اوکراین و گرجستان به عضویت در آن و تحول مفاهیم استراتژیک ناتو(از دفاع مشروع تا حضور پیشتاز)و بویژه درخواست برخی فرماندهان نظامی پیشین غرب برای تصویب دکترین جدید که ناتو را بینیاز از مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد میداند و ضربۀ هستهای نخست و جنگ پیشدستانه را مجاز میشمارد،از مهمترین عوامل هجومی شدن ناتو نسبت به مرزهای غربی روسیه است )311,volinaD( ."