چکیده:
خلیج فارس به عنوان یک شاهراه جغرافیایی بین المللی که به هارتلند جهان نیز شهرت یافته و سومین خلیج بزرگ دنیا به شمار می آید، از چندین منظر حائز اهمیت است . از چند دهة قبل بر سر نام این منطقه منازعات و بحث های مختلفی درگرفته است و اخیرا نیز برخی کشورهای حوزة خلیج فارس و گاه بعضی خبرگزاریها، مطبوعات، موسسات و نهادهای اروپایی و آمریکایی می کوشند اصطلاح مجعول «خلیج عربی » را جایگزین نام «خلیج فارس» کنند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که بسامد و شیوة توزیع کاربرد واژة خلیج عربی و سایر اصطلاحات مجعولی که توسط رسانه ها و مطبوعات آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد، چگونه است و چه رابطه ای بین کاربرد این اصطلاحات نوپدید با بازة زمانی انتشار مطلب / خبر و گونه / ژانر آن وجود دارد؟ روش انجام پژوهش به شیوة پیکرهبنیاد١ و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی ٢ است . برای این منظور، عنوان Persian Gulf و سه اصطلاح Arab Gulf /Arabian /Arabic را در دو پیکرة انگلیسی ، آمریکایی معاصر٣ (COCA) با بیش از چهارصد و پنجاه میلیون واژه از متن های مطبوعاتی و رسانه ای معاصر (بین سالهای ١٩٩٠ - ٢٠١٢) و پیکرة مجلة آمریکایی تایم با بیش از یکصد میلیون واژه (از سال ١٩٢٣ - ٢٠٠٨) را مورد بررسی قرار دادیم و نتایج را به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل کردیم . پژوهش حاضر نشان داد که بسامد کاربرد عنوان Persian Gulf در هر دو پیکرة مورد استناد با بسامد هیچ یک از سه اصطلاح مجعول (و حتی مجموع بسامد آن ها) قابل مقایسه نیست . از سوی دیگر، درحالی که عنوان خلیج فارس به صورت بی نشان در کل بازة زمانی و گونه های خبری، کاربردی وسیع و غالب داشته
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که بسامد و شیوة توزیع کاربرد واژة خلیج عربی و سایر اصطلاحات مجعولی که توسط رسانه ها و مطبوعات آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد، چگونه است و چه رابطه ای بین کاربرد این اصطلاحات نوپدید با بازة زمانی انتشار مطلب / خبر و گونه / ژانر آن وجود دارد؟ روش انجام پژوهش به شیوة پیکرهبنیاد١ و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی ٢ است .
برای این منظور، عنوان Persian Gulf و سه اصطلاح Arab Gulf /Arabian /Arabic را در دو پیکرة انگلیسی ، آمریکایی معاصر٣ (COCA) با بیش از چهارصد و پنجاه میلیون واژه از متن های مطبوعاتی و رسانه ای معاصر (بین سالهای ١٩٩٠ - ٢٠١٢) و پیکرة مجلة آمریکایی تایم با بیش از یکصد میلیون واژه (از سال ١٩٢٣ - ٢٠٠٨) را مورد بررسی قرار دادیم و نتایج را به شیوة تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل کردیم .
بسامد و شیوة توزیع کاربرد واژة «خلیج عربی » و سایر اصطلاحات مجعولی که در چند دهة اخیر توسط رسانه ها و مطبوعات آمریکایی برای ارجاع به این آبراهة مهم بین المللی مورد استفاده قرار می گیرد چگونه است ؟ ٢.
پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که بسامد و شیوة توزیع کاربرد واژة خلیج فارس در تقابل با سایر اصطلاحات مجعولی که توسط رسانه ها و مطبوعات آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد، چگونه است و چه رابطه ای بین کاربرد این اصطلاحات نوپدید با بازة زمانی انتشار مطلب / خبر و گونة آن وجود دارد؟ روش انجام پژوهش به شیوة پیکرهبنیاد و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی می باشد.