چکیده:
همان گونه که روابط سازمانی حاکم در فضای جغرافیایی سکونتگاه های انسانی بر کیفیت توسعه و زیر ساخت های آن موثر واقع میشوند، خود نیز متاثر از روندهای مکانی- فضایی و رویکردهای توسعه به گونه ای متفاوت تعریف ، تنظیم و در گستره ی مکانی خود تاثیر گذار میگردند. بر این مبنا در این مقاله سعی شده است ، تا به کمک برخی از شاخص های اجتماعی- اقتصادی، ضمن تعیین میزان توسعه یافتگی نقاط روستایی مستقر در قلمرو پژوهش (بخش سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری)، ارتباط بین توسعه روستایی و سازمان فضایی حاکم مورد ارزیابی قرار گیرد. روش چند معیاره ی فازی از سویی و نتایج طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی از سوی دیگر به ترتیب مبنای سنجش سطوح توسعه در ٢٣ نقطه روستایی و تبیین سازمان فضایی حاکم بر پهنه پژوهش و در نتیجه نیل به اهداف پاسخ به پرسش ها بوده است . نتایج پژوهش نشان میدهد که نقاط روستایی موجود علی رغم داشتن شرایط محیطی تقریبا همگن ، با توجه به جایگاه و عملکرد متفاوت مکانی- فضایی از لحاظ میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی نیز تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند. همچنین سطح برخورداری دهستان ها در هر یک از ابعاد اجتماعی- اقتصادی با یکدیگر برابر نیست . این تفاوت ها لزوم بازنگری و اجرای دقیق و کامل طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی را برای نیل به یک توسعه یکپارچه و متوازن اجتناب ناپذیر مینماید.
خلاصه ماشینی:
ولی از آنجـا که امـروزه حدود ٦٤ درصد کل جمعیت کشـورهای درحـال توسعه در منـاطق روستـایی زندگی میکننـد و علی رغم مهاجرت روستاییان به شهرها رقم مطلق جمعیت در مناطق روستایی حداقل تا سال ٢٠١٥ در اکثر کشورهای جهان سوم از جمله ایران افزایش خواهد یافت (آسایش ،١٣٨٥،٤)؛ لذا گریزی نیست ، جز اینکه با دگرگونه نگاهی به روستا، بدین باور واقعی برسیم که : روستا پهنه ای است جغرافیایی و واحدی است برای برنامه ریزی، که معیشت اکثر سکنه آن از طریق داد و ستد متقابل با عوامل تجدید پذیر طبیعی حاصل میشود و دارای نقش اصلی کشاورزی، با صنایع و خدمات وابسته است و سکونتگاه های کوچک ، بزرگ و همگن واقع در آن ، هر یک نام و نقشی جداگانه و تکامل دهنده در مجموعه ی روستا دارا میباشند(حسینیابری،٢،١٣٨٠) و از سوی دیگر تنها با رویکردی نظام وار و آمایشی میتوان کنش ها و برهم کنش های مکانی- فضایی غالب در تبیین و ترسیم وضعیت موجود و روند نیل به توسعه پایدار و مطلوب روستایی را باعث شد.
جدول ١) سازمان فضایی و سطوح کارکردی حاکم بر قلمرو پژوهش <TD>نام مجموعه (مرکز مجموعه ) نام حوزه (مرکز حوزه ) روستای اقماری </TD> <TD>کاهکش </TD> <TD>چم خرم </TD> <TD>شهر سامان چم نار </TD> <TD>چلوان </TD> <TD>چمزین </TD> <TD>سامان چم عالی </TD> <TD>چم خلیفه چم چنگ </TD> <TD>ایل بیگی </TD> <TD>چم جنگل </TD> <TD>شوراب کبیر شراب صغ</TD> <TD>و یر محمد آباد طباطبایی </TD> <TD>دشتی </TD> <TD>هوره چم کاکا </TD> <TD>سوادجان </TD> <TD>هوره گرم دره قراقوش </TD> <TD>صادق آباد </TD> <TD>یاسه چای مارکده </TD> <TD>قوچان </TD> مأخذ: (مهندسین مشاور آبان ، ١٣٨٦، ٦٢) / شکل ٢) معرفی سکونتگاههای روستایی مستقر در بخش سامان روش پژوهش در زمینه سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی انواع متنوعی از روش ها و تکنیک های کمی وجود دارد در حقیقت از روش های کمی به عنوان ابزاری برای تسهیل فرایند برنامه ریزی و کمک به تصمیم گیری استفاده میشود( ,Shepherd .