چکیده:
«ما» یکی از مبهمترین و متنوعترین و پرکاربردترین واژگان عربی است. یکی از انواع آن «ما» موصوله است که برای ابهامزدایی آن از جمله یا شبه جملهای به عنوان صله استفاده میکنند. گاهی عبارت صله با عبارت قبل از «ما» شباهت داشته، «ما» یا ضمیر راجع به آن برای هر دو عبارت، یکی از چهار نقش کلیدی: فاعلی، نائب فاعلی، مفعولی، یا مبتدایی را ایفا میکند. در این میان، نمونههایی مثل «فیه ما فیه» وجود دارد که در آنها دو عبارت طرفین «ما» یکسان است. نگارندگان در این مقاله ضمن نامگذاری چنین کاربردهایی به «اسلوب معادله»، با توجه به نکات دستوری و بلاغی، به بازنگری در مفهوم آن پرداخته و پس از گزارش ترجمه نمونههایی از آن در قرآن و حدیث و متون ادبی، ترجمههای قابل قبول را نمایاندهاند.
One of the most diverse and ambiguous and most widely used words in Arabic language is the word "Maa." One important type of this word is the “MaaMosoleh” or linked “Maa”.A sentence or semi sentence with name “Seleh” is used for disambiguation of this type of the word “Maa”, Sometimes the phrase “Seleh” or the phrase before the word “Maa” have similarities. For both of these phrases, the word “Maa” (or the pronoun which refers to it) plays one of the following four key roles: subjective, vice-subjective, objective and beginner.
There are examples in Arabic literature like “FiheMaaFih” that the phrases on both sides of the word “Maa” are similar. The authors of this paper have named this kind of application of the word “Maa” as "OsloobMoadeleh” or equation style. Then, according to the Arabic grammar and rhetorical rules, the concept of this style has been revised.After reporting various translations for several examples of the usage of this style in the Quran, Hadith and literary texts, acceptable translations have been highlighted.
خلاصه ماشینی:
"چنانکه گذشت، نقش نحوی «ما» در این اسلوب با توجه به عبارت قبل خود، یکی از چهار نقش کلیدی فاعلی، نائب فاعلی، مبتدایی و مفعولی است و از دیگر سو نیز «ما» به اعتبار نقشی که ضمیر عائد به آن در جمله صله دارد، یکی از همان چهار نقش یادشده را بر عهده دارد.
در مثال «دریا آنان را فرو گرفت، آن چنانکه فروگرفتشان» نیز مترجمان از قید تشبیهی «آن چنان (= آن چون آن)» استفاده کردهاند که مخاطب از طرفی انتظار دارد فعل اول (فرو گرفت) به حالتی خاص مقید گردد و از سویی به چیزی دیگر تشبیه شود، ولی هیچ یک از این دو روی نداده و فعل اول با فعلی همسان خود همراه شده و معلوم است که «تقیید الشیء بنفسه» و «تشبیه الشیء بنفسه» هر دو نادرست است.
در این میان، تنها کاربرد «همان» در نمونههایی مثل «و از دریا به آنها همان رسید که رسید» قابل قبول است؛ چه هم فارسی است و فصیح، و هم ابهام را منتقل میکند، هرچند در این نمونه بخصوص مترجم ناچار شده از فعل «رسیدن (=أصاب / نال)» که در ضمن فعل «فرو پوشاندن» نهفته است، استفاده کند تا برای مخاطب فارسیزبان مفهومتر نماید.
3- بیان مفهوم کمال (مثل قید «به طور کامل») و عمومیت همراه با ذکر مصداق برای فاعل فعل اول: (پورجوادی، صفارزاده، مکارم)؛ «و دریا به طور کامل آنها را در خود پوشاند» (پور جوادی)؛ (الهی قمشهای، بروجردی، طاهری،با نوامین)؛ «پس موج دریا چنان آنها را فرو برد که از آنان اثری باقی نگذاشت» (الهی قمشهای)؛ «و فرو گرفت فرعونیان را دریا، آن قدر که غرق کرد ایشان را همگی (یاسری)."