چکیده:
این نوشتار، پیرامون بررسی الگوهای خلق فضا در معماری، با تکیه بر پارادای مهای نظری مطرح شده در دوران پست مدرن به نگارشدرآمده است. یکی از بسترهای پژوهشی مطرح در حوزه نظری معماری، بحث ب هکارگیری پارادای مهای نظری در حیطه علوم کاربردیمعاصر است. در این بررسی نخست به طور خلاصه پیشینه ای از نحوه ورود بحث پارادای مها از حوزه علم به حوزه معماری ذکر م یشودسپس با توجه به اهمیت ب هکارگیری مبانی نظری در روند طراحی و خلق فضا، با استفاده از پارادای مهای مطرح شده در حوزه معماریتوسط «کیت نسبیت »، مانند پدیدارشناسی، زیبایی شناسی، زبا نشناسی، نشان هشناسی ، ساختارگرایی، پساساختارگرایی و شالود هشکنی،به بررسی الگوهایی پرداخته م یشود که امروزه معماران ب هطورآگاهانه یا ناآگاهانه در خلق فضا از آ نها بهره می جویند. نظر به اینکهبحث فضا همواره یکی از بااهمی تترین و در عین حال چالش برانگیزترین بحث هایی است که در حوزه معماری وجود داشته و لزوم ورودمفاهیم آن از حوزه نظر به عمل، یکی از چالش های پیش روی معماری معاصر است، هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخاین پرسش است که هر یک از عناصر تشکیل دهنده فضای معماری به چه صورت در فضاهای برآمده از پارادای مهای نظری پسامدرنبه کار گرفته می شوند؟بدین منظور سه بخش اصلی مورد بررسی قرار گرفته است :پیشینه پژوهش )بررسی چگونگی ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری(، مروری بر پارادای مهای نظری معماری در دورانپست مدرن و بررسی الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن )در قالب عناصر تشکی لدهنده فضایمعماری(.در نهایت ویژگ یهای فضایی هر یک از الگوهای مطرح شده، به اختصار مورد بررسی قرار م یگیرد. این مقاله با تکیه بر بررسی کیفیو تحلیلی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که علی رغم اینکه دوران پست مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن با چندگانگی و تعددمفاهیم در بح ثهای نظری مواجه بوده است لیکن بحث فضا نیز مانند سایر بح ثهای نظری معماری، قاعد همند بوده و م یتوانالگوهایی را در این زمینه، به منظور کاربردی کردن مباحث نظری پارادای مها در حوزه معماری مطرح کرد.
خلاصه ماشینی:
"این فضاها حسی مانند حرکت در ستون فقرات عناصر تشکی لدهنده فضا در موزه الحاق یهود ب هعنوان نمونه ای از پارادایم نشانه شناسی عناصر کالبدی عناصرافقی : استفاده از محورهایی از پیش تعریف شده با مفاهیمی نمادین برای تعریف سطوح افقی، کاربرد نورپردازی خطی پیوسته در سق ف برای تأکید بر حضور محورهای پیش گفته در سرتاسر راهروها، کاربرد قطعات مورب بتنی در زیر سقف ب هصورت نامنظم و مورب برای القای حس ترس عناصرعمودی : استفاده از دیوارهای قطور با ارتفاع زیاد با نشان ههایی خاص مانند دوخت و دوز بر روی آن )ایجاد فضاهای راهرویی( برای تداعی مفهوم خفقان وارده بر قوم یهود، کاربرد ستون ها در ضخامت دیوارها و عدم ب هکارگیری ستو نها در فضاهای راهرویی برای جلوگیری از انقطاع فضاهای راهرویی عناصرارتباطی : استفاده از رام پها، پله ها و ویدها با فضای دید محدود به طبقات پایینی )تنها اشراف از بالا امکان پذیر است(، کاربرد پل ههای طولانی در مسیرهای راهرویی، استفاده نمادین از پله )به عنوان دریچه ورود از موزه قدیمی به موزه الحاقی جدید( بازشوها : استفاده از درب های سنگین )با مصالح بتن( میان برخی فضاها، کاربرد پنجره ها به صورت نامنظم و خطی با زاویه دید بسیار محدود در ارتفاع دید ناظر در پوسته نما )تداعی ضرب ههای شلاق وارد شده بر بدن انسان( مبلمان : عدم استفاده از مبلمان در اغلب فضاها و استفاده محدود از مبلمان تنها در برخی فضاهای خدماتی عناصر محیطی نور: کنترل شدید نورطبیعی از طریق بازشوهای محدود خطی و تنها استفاده نمادین از نور طبیعی در بالاترین نقطه برج هولوکاست )استعاره از پیوستن به معبود و روزنه امید(، کاربرد نور مصنوعی به صورت موضع ی، متمرکز و نقطه ای رایحه: عدم استفاده از رایحه ای خاص ب همنظور عدم تأثیرگذاری بر ادراک مفاهیم نمادین به کار رفته در فضا صوت : استفاده از صورت کهای مسی در کف قسمتی از فضا یداخلی موزه و برخاستن صدایی مانند جیغ از آنها به منظور تداعی احسا سهای نامطلوب، وجود ویدها در میان فضاهای راهرویی ب همنظور انعکاس اصوات برخاسته از صورت کها و یا صدای بازدی دکنند هها )به صورت مبهم( دما : در نظر گرفتن فضاهایی با مطلوبیت دمایی و سطح آسایش پایین و نیاز به استفاده از سیست مهای تهویه مصنوعی رطوبت : در نظرگرفتن فضاهایی با مطلوبیت رطوبتی پایین و نیاز به استفاده از سیست مهای تهویه مصنوعی جدول 3."