چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگویی برای ارزیابی سازواری نظریه ترکیبی در فلسفه تعلیم و تربیت است.
دست یابی به این هدف با تحلیل تطبیقی الگوهای پیشین و بازسازی آن ها مبتنی بر مبانی مفروض صورت
گرفت. نتایج به دست آمده به طرح یک الگوی چهار مرحل های انجامید که گام های اساسی آن جهت
بررسی هدف ترکیب، بررسی رویکرد ترکیب، بررسی روند » ارزیابی سازواری نظریه ترکیبی عبارتند از
در ادامه، .« گزینش و ترکیب نظری هها، باهم نگری و تعیین درجه سازواری فلسفه تعلیم و تربیت ترکیبی
سند تحول « فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران » الگوی پیشنهادی این پژوهش جهت بررسی سازواری
بنیادین آموزش و پرورش کشور مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که ترکیب
صورت گرفته از نوع«فرو کاهش و عرضی»است و بنا به رویکردو رهیافت پارادایمیک مورد نظر سند،سازواری بخش«فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران»با چالش جدی مواجه است.
خلاصه ماشینی:
ﻧﺘﺎﯾﺞ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ »ﻓﻠﺴـﻔﻪ ﺗﺮﺑﯿـﺖ در ﺟﻤﻬـﻮري اﺳـﻼﻣﯽ اﯾـﺮان« ﺣﺎﺻـﻞ ﺑﺮﺧـﯽ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪﭘﺮدازي ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ اﺳﻼﻣﯽ در اﯾﺮان اﺳـﺖ ﮐـﻪ از ﺟﻤﻠـﻪ آن ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ »ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ رﺳﻤﯽ از دﯾﺪﮔﺎه اﺳﻼم« )ﻋﻠﻢ اﻟﻬﺪي، 6831( و »درآﻣﺪي ﺑﺮ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان« )ﺑﺎﻗﺮي، 7831( اﺷﺎره ﻧﻤﻮد )ﺷﻮراي ﻋﺎﻟﯽ اﻧﻘﻼب ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ،0931، 03(.
ﮔﺎم ﺳﻮم- ﺑﺮرﺳﯽ روﻧﺪ ﮔﺰﯾﻨﺶ و ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎي ﻣﺒﺪأ )از ﻧﻈﺮ ﺳـﺎزواري ﺗﺮﮐﯿـﺐ( در »ﻓﻠﺴـﻔﻪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان« در اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﺎراداﯾﻤﯿﮏ ﺑﻮدن روﯾﮑـﺮد و رﻫﯿﺎﻓـﺖ ﺗﺮﮐﯿـﺐ، روﻧـﺪ ﮔـﺰﯾﻨﺶ و ﺗﺮﮐﯿـﺐ ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎي ﻣﺒﺪأ ﻃﯽ ﭼﻬﺎر زﯾﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﻮرد ﮐﺎوش ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ: اﻟﻒ( ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯿﺰان ﺗﻮاﻓﻖ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻣﻔﺮوﺿﻪﻫﺎ و ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻓـﺮا ﻓﻠﺴـﻔﯽ و ﻓﻠﺴـﻔﯽ ﻧﻈﺮﯾـﻪﻫـﺎي ﻣﺒـﺪأ ﺑـﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ )و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ »ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان«(: در اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠـﻪ ﺑـﺎ ﭘـﯿﺶ ﻓـﺮض ﮔـﺮﻓﺘﻦ روﯾﮑـﺮد و رﻫﯿﺎﻓـﺖ ﭘﺎراداﯾﻤﯿـﮏ در ﻃـﯽ ﺗﺮﮐﯿـﺐ، از ﻣﯿـﺎن ﻣﻔﺮوﺿﻪﻫﺎ و ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻓﺮا ﻓﻠﺴﻔﯽ و ﻓﻠﺴﻔﯽ ﻧﻮع ﻧﮕﺮش ﺳﻨﺪ و ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎي ﻣﺒﺪأ ﺑـﻪ »ﻓﻠﺴـﻔﻪ، دﯾـﻦ و ﻓﻠﺴـﻔﻪ ﺗﻌﻠـﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ« ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﻨﺪ ﺗﺤﻮل ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ ﺑﻪ وﯾﮋه ﺑﺨﺶ »ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان« ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺑـﻪ رﻏﻢ ﺗﻼش ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺮاي ﺗﻌﺮﯾﻒ اﺻﻄﻼحﻫﺎ و واژهﻫﺎي ﺗﺨﺼﺼﯽ و ﺗﺄﺳﯿﺲ ﻓﺮا زﺑﺎن، در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮارد ﺑﻪ ﻃﻮر ﻫﻢزﻣﺎن از ادﺑﯿﺎت ﺑﺎﻗﺮي و ﻋﻠﻢ اﻟﻬـﺪي ﺑﻬـﺮه ﮔﺮﻓﺘـﻪ ﺷـﺪه ﮐـﻪ ﺑﯿﺸـﺘﺮ ﺑـﺪون ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ »زﻣﯿﻨـﻪ« زﺑـﺎﻧﯽ اﺻﻄﻼح ﯾﺎد ﺷـﺪه و ﻣﻔﻬـﻮمﻫـﺎي ﻣـﺮﺗﺒﻂ ﺑـﺎ آن ﺑـﻮده اﺳـﺖ.