چکیده:
مقاله حاضر به نظریه ای از علامه طباطبایی معطوف است که بخشی از آیات قرآن را مورد بحث و بررسی معناشناسانه قرار می دهد که به دلیل ساختار ویژه، نگاه های چندسویه ای را برتافته و به برداشت وجوهی از معانی انجامیده است. در این مقاله پشتوانه های هرمنوتیکی، زبان شناختی و معناشناختی مرتبط با حوزه فهم قرآن در نظریه یاد شده، بحث و بررسی شده. از منظر هرمنوتیکی از یک سو دیدگاه سنتی و کلاسیک و از سوی دیگر دیدگاه نوین می تواند در این نظریه مورد توجه باشد. از منظر زبان شناختی افزون بر قواعد عمومی و عرفی زبان به عنوان پایگاه دلالت های قرآنی، توجه به ویژگی های زبان و فرهنگ قرآن می تواند به توسعه و تعمیق دلالت های آن بینجامد. از منظر معناشناختی نیز عناصر مهمی چون ذووجوه بودن، ظاهر و باطن داشتن و تنزیل و تاویل داشتن در معناشناسی قرآن اهمیت دارد.
The present article addresses one of ‘Allāma Ṭabāṭabā’ī’s theories، which semantically discusses part of the Qur’ānic verses and، due to their specific structure، has taken multifaceted perspectives and led to implying certain aspects of meanings. In this article، the hermeneutic، linguistic، and semantic backups in relation to understanding the Qur’ān in the above-mentioned theory are discussed and reviewed. From the hermeneutic perspective، in this theory، the traditional viewpoint on one hand and the modern viewpoint on the other، can be taken into consideration. From the linguistic perspective، in addition to the general and conventional rules of language as the base for the Qur’ānic significations، paying attention to the characteristics of language and its culture can result in the extension and deepening of its significations. Similarly، from the semantic perspective، significant elements such as double-facetedness، having exterior and interior، having tanzīl (revelation) and ta’wīl (esoteric exegesis) are important in the semantics of the Qur’ān.
خلاصه ماشینی:
2. نگاهی به پشتوانۀ هرمنوتیکی دیدگاه علامه ازآن رو که قرآن کریم را صورت مکتوب و تثبیت شده وحی الهی میدانیم که به زبان معناداری بروز یافته است، همچون هر متن دیگری، تفسیر و فهم آن، روشی را میطلبد که به علت ویژگیهای خاص آن، نیازمند رازگشایی و پردهبرداری ضابطهمند از مقاصد و مراداتش است.
البته از یک منظر، دانش هرمنوتیک را میتوان همزاد هر متنی در طول تاریخ دانست که به ویژه درباره کتب آسمانی، به خصوص قرآن کریم، به عصر نزول و پیدایش آنها برمی گردد؛ اما از منظری دیگر که به حوزه دانشها و علوم طبقهبندی شده انسانی مربوط است، در آغاز تدوین، برای بیان قواعد تفسیر انجیل مطرح بود و نخستین بار در کتاب هرمنوتیک مقدس (Hermeneutica sacra ) اثر جی سی دانهاوسر، در سال 1654م بدان هوی، دیوید کونز، حلقه انتقادی، ص 55.
از پیامبر گرامی اسلام روایت شده است: «القرآن ذلول ذو وجوه فاحملوه علی أحسن وجوهه» ؛ قرآن انعطافپذیر و چند گونه برای بررسی روایات مزبور بنگرید به: اسعدی، محمد، سایه ها و لایههای معنایی، ص69-98؛ همچنین دربارۀ این احادیث بنگرید به: قاسم بستانی، «تبار شناسی و اریابی احادیث وجوهیه»، مجله علوم حدیث، ش 56، 1390.
جمعبندی و نتایج دیدگاه علامه طباطبایی در امکان برداشت وجوه معنایی از ساختارهای چند وجهی قرآن به لحاظ هرمنوتیکی قابل استناد به برخی دیدگاههای سنتی و نیز ابعادی از دیدگاههای نوین در فهم و تأویل متون دینی است.