چکیده:
در چارچوب رهیافت اقتصاد سیاسی بینالملل، این نوشتار به مطالعه وضعیت منابع انرژی (نفت و گاز) کشورهای آسیای مرکزی پرداخته و استدلال میکند که با وجود منابع سرشار نفت و گاز در کشورهایی چون قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان و نقش بسیار مهم آن در کسب درآمد سرشار و با آنکه دولتمردان این کشورها درپی آن هستند که منطقه آسیای مرکزی را به یکی از کانونهای مهم صادرات منابع انرژی در جهان، تبدیل کنند و با آنکه منابع انرژی این منطقه، نقشی بسیار مهم در رشد اقتصادی و مبادلات بینالمللی این کشورها ایفا کرده است، صادرات منابع انرژی کشورهای آسیای مرکزی به بازارهای هدف، بهدلیل ضعف زیرساختهای کشورهای منطقه مانند خطوط لولههای انتقال انرژی، مشکلات حقوقی، موانع گمرکی و آشفتگی سیاسی بر سر راه صادرات انرژی با موانع جدی روبهرو است. با توجه به این مهم، این نوشتار ضمن بررسی وضعیت کشورهای منطقه، به تبیین چگونگی جایگاه و موقعیت ایران در تعاملهای اقتصاد سیاسی انرژی آسیای مرکزی خواهد پرداخت.
Whereas developing political and economic relationship by and between Islamic Republic of Iran and Tajikistan Republic the cultural common points still is regarded as the most important basis for promoting mutual relationship between both nations; since، common historical basis، common language، common religion in addition to similar traditions، national، social and local beliefs and appropriate conditions prepare suitable opportunities for promoting cultural relationship between both countries. Following up independence of Tajikistan on 9 Sep 1991 Iran was the first country that officially recognized independence of Tajikistan and established its embassy in Dushanbe city. Culture can be an important basis for expansion of ties between nations. Iran and Tajikistan have a long shared history، and shared values and traditions. The aim of this article is attempting to understand similarities and differences between culture of Iran and Tajikistan and comparative study of both cultures in the way of improving cultural relationship between both countries
خلاصه ماشینی:
"الف- روسیه روسیه بهعنوان بزرگترین تولید کننده گاز و دومین تولیدکننده نفت در جهان، بزرگترین رقیب منطقهای ایران و از کنشگران بانفوذی است که نقش و اهمیت انرژی حوزه آسیای مرکزی و دریای خزر را بهخوبی دریافته و با درک الزامهای ساختار نوین اقتصاد سیاسی بینالملل پس از جنگ سرد و اینکه اقتصادهای بزرگ صنعتی جهان، مانند آمریکای شمالی، اتحادیه اروپا، چین و ژاپن بسیار به منابع انرژی روسیه و آسیای مرکزی، وابسته هستند، با چرخش از آرمانگرایی رمانتیک دوران حاکمیت مارکسیسم روسی به واقعیتهای ژئواکونومیک، ضمن آنکه تلاش کرد تا با سرمایهگذاری بلندمدت در بخشهای بالادستی و پاییندستی صنایع نفت و گاز خود و بالا بردن افزایش ظرفیت تولید و بهرهگیری از وجه غالب در اقتصاد این کشور که همان ذخایر بسیار سرشار انرژی هیدروکربنی و سلطه بر شاهراههای خطوط انتقال انرژی است، نقش یک امپراتور نفتی را که قادر است نفت و گاز را به میزان بسیار زیادی در جهان عرضه کند، ایفا کند.
پس از شناسایی این حوزه گازی که حجم و ذخیره اثبات شده آن حدود 420 میلیارد مترمکعب و بیشترین عمر مفید آن 30 سال پیشبینی شده است؛ این کشور از راه تعامل با قدرتهای برتر در نظام بینالملل مانند نزدیکی به آمریکا، تعامل با روسیه و بهرهبرداری از شکافها و تعارضهای موجود در روابط آمریکا، روسیه و ترکیه بر سر تقسیم منابع ثروت و قدرت در منطقه و با بهرهگیری از ابزار دیپلماسی فعال خود در حوزه انرژی، توانست به تشکیل کنسرسیومی با حضور شرکتهای بزرگی همچون بی پی (5/25درصد)، استات اویل (5/25درصد)، سوکار (10 درصد)، نیکو (10درصد)، توتال (10درصد)، لوکاگیف 1 (10درصد) و تیپا (9 درصد)، برسد و با جذب سرمایهگذاری و فناوری خارجی جهت بهرهبرداری بهینهتر در امر اکتشاف، حفاری، تولید و صادرات گاز این کشور، به موفقیتهای چشمگیری رسید و جایگاه خود را در این ساختار نوین، ارتقاء بخشد (Kelly, 2003& Mavarakis (etal),2006, pp."