چکیده:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سبک رهبری مدیران باتعهد سازمانی کارکنان کارخانجات مخابراتی ایران در سال1387 صورت گرفته است. بدین منظور تعداد 50 نفر از مدیران و 258 نفر از کارکنان تحت نظارت آنان از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تعیین سبک رهبری و تعهد سازمانی پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها ازروش های آمار توصیفی، ضریب رگرسیون خطی ساده و آزمون تی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش بین سبک رهبری مدیران با تعهد سازمانی زیردستان ( 05/ 0>( p رابطه معناداری و بین تعهد سازمانی مدیران و زیردستان (05/ 0>( p تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین میزان تعهد سازمانی کارکنان رسمی و قراردادی تفاوت معناداری مشاهده نشد
Purpose of this study was to explore the relationship between leadership style and organizational commitment، among Iran Telecommunication Company employees 50 managers and 258 inferior employees selected as sample Using stratified random sampling، and answered to research Leadership Style questionnaire، and Organizational Commitment questionnaire. Based on the results، there are significant relations: P<0.05، between leadership style managers and organizational commitment، inferiors. There was significant difference: P<0.05، between organizational commitment managers and inferior employees. Also there was no significant difference between organizational commitments a permanent employee and a contract worker.
خلاصه ماشینی:
"لوک و جونز (1996) در مطالعه خود که بر روی کارکنان چند بیمارستان ایالات متحده انجام دادند، به این نتیجه رسیدند در واحدهایی که سبک مدیریت مشارکتی را اجرا می نمودند سطح بالایی از تعهد سازمانی در مدیران و کارکنان، و سطح پایینی از استرس شغلی بین کارکنان وجود داشت، که همین کاهش استرس کاری باعث افزایش کیفیت کاری کارکنان و افزایش بهره وری سازمانی گردیده بود.
در سازمانهایی که مدیران آن ها سبک رهبری مناسبی را انتخاب نمی نمایند و نگرش مثبتی نسبت به عوامل و موانع مؤثر بر بهره وری ندارند، به طور معمول میان کارکنان و مدیریت آن سازمان اختلاف و کشمکش بروز می کند، و در نتیجه محیط سازمان کسل کننده و نامطبوع می شود و همین مسأله نیز باعث می شود که تعهد سازمانی و رضایت شغلی و میزان کارایی و اثربخشی افراد کاهش پیدا کند.
اگر سازمان از فرهنگ مطلوبی برخوردار باشد، انگیزة لازم برای کار کردن در کارکنان وجود داشته باشد، نگرش های مخرب در بین کارکنان وجود نداشته باشد، ارتباطات صحیحی در سازمان صورت گیرد، نوآوری های کارکنان مورد توجه مدیریت قرار گیرد، این اعتقاد وجود داشته باشد که کارکنان خلاق تشویق گردند، اهمیت استفادة بهینه از زمان به کارکنان آموزش داده شود و اصول ارگونومی در طراحی دستگاهها رعایت شود و مدیران با نقش گروههای غیر رسمی در سازمان آگاهی داشته باشند و سلامت سازمانی در سازمان حاکم باشد،می توان گفت که، این مدیران نگرش مثبت نسبت به کارکنان و سازمان دارند، که این نگرش مثبت در مدیران باعث به کارگیری سبک رهبری صحیح، افزایش رضایت مندی شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان و افزایش بهره وری فردی، شغلی، سازمانی و ملی خواهد شد."