چکیده:
این پژوهش، با هدف استفادهی بهینه از سرمایهی انسانی شرکت راهآهن ج.ا.ا انجام گرفته و فرض شده است که با ایجاد فضای مبتنی بر عوامل ششگانهی: اعتماد متقابل کارکنان و مدیریت سازمان، کارراههی شغلی، ارتقای انگیزه، مشارکت در تصمیمات سازمان، آموزش و توجه به زندگی کاری و شخصی کارکنان، میتوان سایر منابع را به نحو احسن و مطلوب در جهت اهداف سازمان هدایت نمود. سوال اصلی پژوهش این است که عوامل موثر بر بهرهوری کارکنان شرکت راه آهن ج.ا.ا کدامند و میزان تاثیر هر یک چهقدر است؟در این راستا، رابطهی بین عوامل یادشده با بهرهوری سرمایهی انسانی، در قالب فرضیههای پژوهش از طریق آزمون همبستگی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ نحوهی گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. نتایج بهدستآمده، گویای آن است که عوامل ششگانهی یادشده، بر بهرهوری سرمایهی انسانی در شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
خلاصه ماشینی:
ا. ا انجام گرفته و فرض شده است که با ایجاد فضای مبتنی بر عوامل ششگانهی: اعتماد متقابل کارکنان و مدیریت سازمان، کارراههی شغلی، ارتقای انگیزه، مشارکت در تصمیمات سازمان، آموزش و توجه به زندگی کاری و شخصی کارکنان، میتوان سایر منابع را به نحو احسن و مطلوب در جهت اهداف سازمان هدایت نمود.
ا. ا، توجه به سرمایه انسانی معطوف به وجود فضای اعتماد متقابل بین کارکنان و مدیریت سازمان، وجود کارراههی شغلی (ارتقای سیستمی)، توجه به عوامل انگیزشی، مشارکت دادن کارکنان در تصمیمات سازمان، آموزش و توجه به زندگی کاری و شخصی ایشان است تا از این طریق سایر منابع، توسط عامل انسانی هدایت شده و خروجی حاصل از آن، همانا بهرهوری سازمان مورد تحقیق خواهد بود.
شناخت عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری از آرمانهای اصلی پژوهشگران در این زمینه بوده وهست؛ ولی تمام مؤلفان این رشته، تقریبا در این باب اتفاق نظر دارند که برای افزایش سطح بهرهوری، تنها یک علت خاص را نمیتوان ارایه نمود، بلکه عنوان میکنند که ارتقای بهرهوری معلول ترکیبی از عوامل گوناگون است که برخی از آنها عبارتنداز: آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان ارتقای انگیزه میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر ایجاد زمینههای مناسب بهمنظور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق وجدان کاری و انضباط اجتماعی بهعنوان عامل خودکنترلی تحول در سیستم و روشها (که نقشی حساس وکلیدی دارند) تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور بنابراین، مدیریت سرمایهی انسانی با استفادهی بهینه از استعدادها و تواناییهای بالقوهی انسانی موجود در سازمان، طراحی یک سیستم مناسب برای عملکرد، شایستگی و مهارت فردی و نگهداری سرمایهی انسانی و آموزش و رشد سرمایهی انسانی، میتواند بهرهوری در سازمان را بالا ببرد.