چکیده:
یکی از رهـنمودهای کلی درجهت کاهـش نرخ بیکاری، ایجاد اشتغال ومشارکت مـردم در فعالیت¬های اقتصادی و گسترش تعاونی ها است. فعال نمودن بخش تعاونی به ویژه تعاونی¬هایی که در زمینه تولید و خود اشتغالی فعالیت دارند با اتکاء به توان علمی فارغ التحصیلان دانشگاه ها و با توجه به روحیه گروه گرایی ایرانیان زمینه را برای حضور در بازارهای جهانی و گشودن مرزهای اقتصادی بیش از پیش فراهم خواهد کرد. بنابراین در میان سه بخش تعاونی، دولتی و خصوصی، شرکت های تعاونی می¬توانند بستر مناسبی برای اشتغال فارغ¬التحصیلان و جذب آنها باشند. در این پژوهش سعی شده گرایش گروه¬های دانشجویی به تعاونی های اشتغال زا و عوامل موثر بر آن در دو دانشگاه آزاد و دولتی تبریز مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظورضمن آشنایی با تعاونی و تئوری های مرتبط با آن (آراء و عقاید اندیشمندانی چون رابرت اون، لوئی بلان، شارل فوریه و...) با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه از 754 دانشجو به عنوان حجم نمونه که با روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی سیستماتیک انتخاب شده بودند اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین متغیرهای مستقل (مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، ارضاء نیازها و ویژگی های فردی به جز سن و درآمد) و متغیر وابسته (گرایش دانشجویان به عضویت در تعاونی های اشتغال زا) رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین مشخص شد بین دو گروه (دانشجویان دانشگاه آزاد و دولـتی) به لحاظ گرایش به عضویت در
تعاونی های اشتغال زا، با اطمینان بالای 99/0 درصد تفاوت معنی داری وجود دارد که این میزان گرایش در بین دانشجویان دانشگاه آزاد بالاتر از دانشجویان دانشگاه دولتی می باشد.
One of the general guidelines in reducing the rate of unemployment is creating jobs, involving people in economic activities, and expanding cooperatives. Activating the cooperative sector, especially cooperatives which are in volved in production and self-employment, by relying on the academic capability of university graduates and considering the collectivist spirit of Iranians will pave the way for further presence in the global markets and opening the economic borders.
Therefore, of the three sectors–cooperative, public, and private–the cooperative companies can provide better conditions for employing and involving university graduates.
The purpose of this research is to investigate the tendency rate of the students of Public University and Islamic Azad Univery of Tabriz toward cooperatives and the factors affecting their tendency. For this purpose, after familiarity with cooperatives and the related theories (ideas of such thinkers as Robert Owen, Louiy Blone, Charles Fourier, etc.), we carried out a survey and collected the data by using a questionnaire distributed among a sample of 754 university students who were chosen by systematic stratified-random sampling. The result of the research indicate that the independent variables-social participation, social trust, social solidarity, satisfying needs, and individual characteristics
(excluding age and income)-have a significant relationship whit the dependent variab – the students, tendency towards membership in job-creating cooperatives. In addition, it was revealed that there is a significant difference between the two groups (students of Islamic Azad University and students of public university) regarding their tendency towards membership in job-creating cooperatives (99%). The tendency is higher among Azad University students than public university students.
خلاصه ماشینی:
"جدول شماره (8): جدول توزیع فراوانی حجم نمونه مورد مطالعه برحسب درآمد به تفکیک دانشگاه محل تحصیل جمع درآمد شاغلین بیشتر از 401 هزارتومان 400-201 هزارتومان کمتر از 200 هزارتومان غیرشاغل 378 11 68 1 298 فراوانی دانشگاه آزاد 0/50 5/1 0/9 1/0 4/39 درصد 378 0 13 0 365 فراوانی دانشگاه دولتی 0/50 0/ 7/1 0/ 3/48 درصد 756 11 81 1 663 جمع 0/100 5/1 7/10 1/0 7/87 باتوجه به این جدول میتوان گفت که از بین حجم نمونه مورد مطالعه بین دانشجویان دانشگاه آزاد و دولتی 4/39 درصد از دانشجویان دانشگاه آزاد غیرشاغل بوده و یا میزان درآمد خود را اعلام نکردهاند، 1/0 درصد کمتر از 200 هزار تومان، 9 درصد مابین 400-201 و 5/1 درصد بیش از 401 هزار تومان درآمد دارند، 3/48 درصد از دانشجویان دانشگاه دولتی غیرشاغل بوده و 7/1 درصد مابین 400-201 هزار تومان درآمد دارند، چنان چه مشهود است بیشترین درصد پاسخگویان در هر دو گروه بیکار میباشند.
مطابق با تئوری جانسون، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، هرقدر میزان اعتماد اجتماعی در بین دانشجویان افزایش یابد گرایش آنها به فعالیتهای تعاونی بیشتر میشود، پارسونز نیز معتقد است کنشهای افراد جامعه تحت تأثیر ارزشهای فرهنگی موجود در آن جامعه است ضمن این که کنشها را برخلاف رفتار ارادی میداند و نه جبری، میتوان نتیجه گرفت از آن جا که یکی از ارزشهای مسلط جامعه ما تعاون و همیاری در جامعه است، افزایش مشارکت در جامعه موجب افزایش گرایش به فعالیت های تعاونی خواهد شد."