چکیده:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین هوش چندگانه با خودکارآمدی عمومی کارکنان در واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی است. برای این منظور هوش چندگانه بر اساس نظریه هاوارد گاردنر که شامل هشت بعد می باشد و از طرف دیگر چارچوب نظری خودکارآمدی عمومی ماتیاس و رالف به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد که برای هر دو از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. در این راستا یک فرضیه اصلی و هشت فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی می باشد که تعداد 100 نفر به عنوان جامعه مورد بررسی در نظر گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی به کار رفت. بدین ترتیب که برای طبقه بندی، تلخیص و تفسیر داده های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه ها استفاده گردید. نتایج حاصل بیانگر رابطه بین هوش چندگانه با خودکارآمدی عمومی در واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی می باشد.
The main purpose of the present research is to investigate the relationship between multiple intelligent and general self-efficiency of the personnel in the producing، commercial، and industrial units of East Azarbaijan Province. For this purpose، multiple intelligence based on Howard Gardner's theory including eight dimensions and Mathias and Ralph's theory of self- efficiency were chosen as the theoretical framework، and standard questionnaires were used for both theories. In this regard، one main hypothesis and eight sub-hypotheses were stated. The statistical population includes the personnel of the producing، commercial، and industrial units of East Azarbayjan Province، from among whom 100 people were selected as research sample. Also، for the analysis of the data collected from the standard questionnaires، descriptive and inferential statistics were used. In other words، descriptive statistical method was used for classifying، summarizing، and interpreting the statistical data، and inferential statistics was employed to test the hypotheses. The obtained results indicate the relationship between multiple intelligence and general self-efficiency of the personnel in the mentioned producing، commercial، and industrial units.
خلاصه ماشینی:
"همچنین ضریب تعیین برابر 14/0 می باشد و حاکی از ان است که 14 درصد از واریانس خود کار آمدی عمومی کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی بوسیله هوش اجتماعی تببین می گردد.
همچنین ضریب تعیین برابر 15/0 می باشد و حاکی از ان است که 15 درصد از واریانس خود کار آمدی عمومی کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی بوسیله هوش طبیعت گرایی تببین می گردد.
نتیجه گیری و بحث نتایج حاصل از تحلیل فرضیه نخست نشان داد که بین هوش چندگانه و خود کارآمدی عمومی کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی رابطه وجود دارد.
همچنین ضریب تعیین (R2) همبستگی ) برابر 23/0 می باشد و حاکی از آن است که 23 درصد از واریانس خود کار آمدی عمومی کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی به وسیله هوش چندگانه تببین می گردد.
همچنین ضریب تعیین برابر 12/0 می باشد و حاکی از آن است که 12 درصد از واریانس خود کارآمدی عمومی کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی بوسیله هوش درون فردی تببین می گردد.
همچنین ضریب تعیین برابر 12/0 می باشد و حاکی از آن است که 12 درصد از واریانس خود کارآمدی عمومی کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی بوسیله هوش درون فردی تببین می گردد.
همچنین ضریب تعیین برابر 15/0 می باشد و حاکی از آن است که 15 درصد از واریانس خود کارآمدی عمومی کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی بوسیله هوش طبیعت گرایی تببین می گردد."