چکیده:
طرح مساله: افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی به عنوان پدیدهای فراگیر در یک صد سال اخیر هم کشورهای صنعتی و هم کشورهای در حال توسعه را با چالشهای جدیدی رو به رو ساخته است. توجه به نقش مشارکت اجتماعی در توانمند سازی انسان-ها، افزایش بهرهوری، کاهش مشکلات شهری و تحقق توسعه، مشکلات ناشی از عدم مشارکت و مشارکت محدود در فعالیتهای اجتماعی شهری در جامعه ایران که در دوران گذار از جامعه سنتی به مدرن است به عنوان یک مساله اساسی در مدیریت شهری است.
مقاله حاضر بر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1389 با عنوان «بررسی عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی و فرهنگی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور» انجام گرفت و در آن متغیرهای میزان تحصیلات، احساس تعلق اجتماعی، مشکلات اقتصادی، عضویت در تشکل¬های اجتماعی و فرهنگی به عنوان عمده ترین عامل تاثیرگذار در زمینه سازی مشارکت اجتماعی و فرهنگی دانشجویان تحلیل و تبیین گردید.
روش: پژوهش با استفاده از روش های اسنادی و پیمایش انجام گرفت، برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه که پیش آزمایش شده بود، استفاده گردید و پس از تکمیل پرسشنامه، داده های گردآوری شده، بر اساس مقیاس های اندازه گیری متغیرها کدگذاری و با نرم افزار spss پردازش و <Page تجزیه و تحلیل شده اند. داده های به دست آمده از این پژوهش به صورت آمار توصیفی ارائه گشته و نتایج تحلیل آن در آمار استنباطی با استفاده از آزمون T.test و پیرسون در روش انجام شده است.
یافته ها: بین متغیرهای احساس تعلق اجتماعی و مشکلات اقتصادی و عضویت در تشکل ها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی رابطه معناداری مشاهده شده است. اما تاثیر میزان تحصیلات بر مشارکت اجتماعی و فرهنگی دانشجویان دختر همواره قابل تایید نیست و می تواند وجهی سلبی به خود بگیرد و از مشارکت مورد انتظار آنان بکاهد.
نتایج: با کاهش مشکلات اقتصادی میزان مشارکت دانشجویان افزایش چشم گیری داشته، افزایش احساس تعلق اجتماعی و عضویت در تشکل های اجتماعی هم کمک شایانی به میزان مشارکت دانشجویان کرده است. افزایش سطح تحصیلات بر میزان مشارکت دانشجویان تاثیر معناداری نشان نداد. بنابراین تلاش برای اصلاح و تغییر قوانین حاکم بر شئون دختران جامعه تحصیل کرده دانشگاه نسبت به مساله مشارکت و هم چنین کاهش مشکلات اقتصادی و گسترش احساس تعلق اجتماعی، پیش شرط اساسی برای ارتقای مشارکت آنان است.
خلاصه ماشینی:
"به طورکلی طبق مطالعات انجام گرفته، همبستگی قوی بین پایگاه اقتصادی و اجتماعی مشارکت وجود دارد، یعنی هر چه فرد در طبقه بالاتری از سلسله مراتب قرار گرفته باشد، درجه مشارکت بالاتری دارد (پیشه ور، 1376: 236) بر اساس نظر دورکیم، هنگامی که شهروندان نسبت به محیط اجتماعی خود احساس تعلق نمایند، شرایط لازم برای تعلق اجتماعی، اخلاقی فراهم می شود و با افزایش تعلق اجتماعی، مشارکت اجتماعی نیز افزایش مییابد (علوی تبار، 1379: 18).
به منظور تهیه گویه ها و شاخصهای مورد نیاز برای بررسی فرضیههای تحقیق، ابتدا با انجام دادن چندین مصاحبه بااندیشمندان و پژوهشگران حوزه مشارکت اجتماعی و فرهنگی و مسائل زنان از نظرها و دیدگاههای آنان مطلع شدیم و سپس با تحلیل محتوای منابع موجود در این زمینه به متغیرهای لازم دست یافتیم.
طبق دادههای جدول که از آزمون پیرسون بدست آمده و مقدار سطح معناداری 001/0 که کمتر از 05/0 میباشد بین دو متغیر عضویت در تشکلها و نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و میزان مشارکت پاسخگویان رابطه معنادار وجود دارد.
نتایج تئوریکی وبحث نتایج تئوریکی این پژوهش در قالب نتایج مربوط به عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی و فرهنگی دانشجویان مقوله بندی شده است و در این بخش تئوری های مربوطه، نتایج مطالعات پیشین و نتیجه این مطالعه آورده شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که در ذیل به هریک از آنها پرداخته میشود.
نتیجه مطالعه حاضر نیز براساس تئوری دورکیم و میل براث، باتوجه به سطح معنا داری آزمون پیرسون (001/0) نشان میدهد که بین احساس تعلق اجتماعی و مشارکت اجتماعی و فرهنگی رابطه معنا داری وجود دارد و هر چه احساس تعلق اجتماعی فرد بیشتر باشد، میزان مشارکت او بالا می رود."