چکیده:
مفهوم جنگ عادلانه و نسبت آن با الهیات مسیحی، بیشتر از شانزده قرن است که در کانون بحثهای فلسفة سیاسی در جهان مسیحیت قرار دارد، نظریة جنگ عادلانه از مهمترین نظریههای روابط بینالملل و فلسفة سیاسی پیرامون صلح است که آگوستین (354 م) آن را طرح و بسط داده است. آگوستین جنگ را در صورتی عادلانه میداند که صادرکنندة جنگ دارای مشروعیت الهی بوده و هدفش از این کار اجرای عدالت و برپایی جامعة توحیدی و صلح باشد، به نظر آگوستین، نظریة جنگ عادلانه دارای سه ویژگی اساسی است: 1. اخلاق (فضیلت) و عدالت؛ 2. قوانین (طبیعی و زمانی)؛ 3. مشترکالمنافع. همین سه نکته، مهمترین دستاورد نظریة جنگ عادلانه است؛ از طرفی وی محور اساسی جنگ عادلانه را گناه قرار میدهد و بیان میکند که برای رهایی از زندگی مادی و شکلگیری زندگی معنوی جنگ عادلانه شکل میگیرد. آگوستین کوشیده است تا بر اساس مباحث دینی، تعریفی متفاوت از عدالت ارائه کند و بر اساس آن دیدگاهی متفاوت با فلاسفة گذشتة خود از عدالت که صورتی زمینی داشت ارائه کند و تفسیری روشن از جامعة معنوی و آرمانشهر خود بر اساس ادلة دینی و طبیعی ارائه کند. نظریة جنگ عادلانه به لحاظ ساختار منطقیای که دارد، از طرفی با نظریة جنگ عادلانه در نزد فلاسفة کلاسیک و از طرف دیگر با نظریة جنگ مقدس نزد فلاسفة قرون وسطی همخوانی دارد
خلاصه ماشینی:
اما مهم ترين مشکل در بحث سـنت آگوسـتين پيرامـون ايـدة جنگ عادلانه سبک اوست که شايد در بيان افکار و حتي در شيوة نظر کلامـي ، فلسـفي ، و پرسش هاي سياسي او نهفته است ، به همين علت آثار آگوستين را بايد به مثابة بهترين منبـع مورد بررسي قرار داد و براي اين کار مي توان از برخي از واژگان هرمنوتيک اسکينر استفاده کرد.
(Augustine, 1947-1948: XIX) اکنون با اين سؤال اصلي روبه رو مي شويم که مطلـب مهـم و بنيـاني (عـدالت ، قـانون ، جامعة مشترک المنافع ) در فلسفة سياسي آگوستين چيست ؟ و چگونه آگوستين بـراي ارائـة نظرية خود از آن ها استفاده مي کند و چه نقشي در شروع جنگ دارند؟ ٥.
آگوستين در تکميل بحث خود نوشت : عدالت در انسان ها وجود دارد که خود يک نظم عادلانـه و خاصـي از طبيعـت اسـت بـه طوري که روح به خدا و تن به روح و به تبع آن هر دو تن و روح به خدا تعلق دارند، آيـا اين فضيلت نيست ؟ مردم براي دستيابي به فضيلت بايد از قانون طبيعي پيـروي کننـد ايـن نظم باعث نزديکي مردم به خداوند مي شود.
(Augustine, 1859: CXXXVIII) آگوستين به طور غير مستقيم يکي از اهداف مشترک المنافع را مهار تمايلات گناه ذاتـي افراد پس از هبوط دانسته و بر اين باور بود که تفکر هيچ انساني نمي تواند بدون خداوند به فضيلت برسد يا خود توانايي توليد فضيلت را داشته باشد و انسان تنها مي تواند توليد گنـاه کند.