چکیده:
این مقاله به بررسی ارتباط و نسبت بحران زیست محیطی جهان معاصر با مبانی فلسفی آن میپردازد تا از این طریق راهی به سوی طرح دیدگاههای دینی در مسئله بگشاید. بحران جهانی موجود را جدای از ریشههای زیستشناسی و تجربی آن و آنچه در حوزة علوم طبیعی و زیستی و تکنولوژی مطرح میشود میتوان با ریشهها و علل عمیقتری نیز پیوند زد و آن، تحلیل مسئله از زاویة مبانی و رویکردهای فلسفی است. مقالة حاضر از این منظر به تحلیل موضوع پرداخته تا درنهایت نتیجه گیرد که یکی از راههای برونرفت از بحران، تحول مبنایی در ساختار علوم معاصر است. بدینسان پس از ارائة مقدمهای کوتاه در طرح مسئله، از حکومت نگاه اومانیستی در عصر جدید و ارتباط این مبنای فلسفی با نقش علوم و تکنولوژی جهان غرب سخن گفته و نتیجه میگیرد که تغییر و تحول در حوزة «فلسفه»، «علم»، و «فناوری» بیارتباط با یکدیگر نیستند و سپس در پایان به چند راهحل علمی و کاربردی نیز اشاره دارد. هدف نهایی مقاله، طرح راهحل برای چارهجویی بحران زیست محیطی جهان معاصر با ضرورت تحول در حوزة علوم و ضرورت تولید علم دینی است تا راه برای فرار از بحرانهای ساخته و پرداختة مبانی فلسفی مادیگرایانه فراهم شود
خلاصه ماشینی:
در واقع در منظـر علـم و فلسـفة غـرب ، دقیقـا بـرخلاف دیدگاه های الهی ادیان توحیدی ، مبنـای حقیقـی صـیانت از طبیعـت مـورد توجـه قـرار نگرفت ؛ این مبانی کارساز در حفظ حرمت طبیعی و الهی محیط زیسـت انسـان و سـایر موجودات هستی و سپاس گزاری در برابر صنع الهی ، آن چنان که پـاره ای صـاحب نظـران اسلامی نیز اشاره کرده اند عبارت است از اصل «کرامت انسانی » و پیرو آن ، مرهون اصـل «خلافت الهی انسان » است (← نصر، ١٣٨٤ الف : ١٨-٢٩؛ جـوادی آملـی ، ١٣٨٨: ٢٣ و ٢٤؛ جوادی آملی ، ١٣٨٧: ٢١٦).
تردیدی نیست که تکنولوژی نوعی ابزار عمل و فن کاربرد است یعنی راه کاری عینی و عملیاتی برای برقراری ارتباط با جهان عینیت ، اما این ابزار عینی وابسته و محتاج به دانشـی خاص به عنوان طرح قوانین علمی برای ارتباط با دنیای عینی اسـت کـه بـدون در دسـت داشتن آن قوانین علمی مسیر بهره برداری از جهان طبیعت بـه روی انسـان بسـته اسـت (← بحران علـم مـدرن ، ١٣٨٥: ١١٥؛ نصـر، ١٣٧٩: ١٤٥؛ جـرج ، ١٣٩٠: ٥٣؛ گلشـنی ، ١٣٧٩: ٣٨-٣٩) و در طرف سوم ، فهم و کشف و ابداع قـوانین علمـی جهـان هسـتی نیـز وابسته و وام دار نظر کلی به هستی ، انسان ، معرفت ، عقل و مفاهیمی فلسـفی از ایـن دسـت است ؛ یعنی ارائة قوانین علمی نیز در پس فهم قوانین کلی حاکم بر هستی است .