چکیده:
دیدگاه ملاصدرا دربارة نحوة وجود معقولات ثانی فلسفی به صورتهای مختلفی بیان و تفسیر شده است. از ظاهر عبارات ملاصدرا چنین برمیآید که معقولات ثانی فلسفی در خارج، مغایر با موصوف خود هستند. در تفسیرهایی که فیلسوفان نوصدرایی از دیدگاه ملاصدرا ارائه کردهاند، این تغایر به نحو صحیحی بیان نشده است. به اعتقاد نگارنده بیشتر اشتباهاتی که در تفسیر کلام ملاصدرا صورت گرفته از آنجا شروع شده که سعی شده است از عبارات او، قاعدهای کلی برای تمام معقولات ثانی فلسفی استخراج شود، در حالی که شواهد و قرائن متعدد گویای این مطلب هستند که او درصدد بیان چنین قاعدهای نبوده است. در این مقاله ابتدا به فضایی که دیدگاه ملاصدرا در آن شکل گرفته اشاره میشود و سپس تفسیر شهید مطهری، استاد جوادی، آملی، و استاد یزدانپناه از دیدگاه ملاصدرا بیان و نقد خواهد شد. در پایان با استفاده از عبارتهای خود ملاصدرا، دیدگاه وی را دربارة چگونگی تغایر معقولات ثانی فلسفی بیان خواهیم کرد
خلاصه ماشینی:
صدرالمتألهین مطالب فوق را دربارة اوصاف عدمی بیان کرده است ، اما از نظر بسـیاری از شارحان کلام او، بیان وی در باب معقولات ثانی فلسفی نیز صادق است ؛ زیـرا جمهـور حکما معقولات ثانی فلسـفی را نیـز امـور عـدمی مـی داننـد کـه باعـث اتصـاف خـارجی موصوفاتشان می شوند، از این جهت بیان ملاصدرا در تبیین معقـولات ثـانی فلسـفی تـأثیر مهمی دارد (← جوادی آملی ، ١٣٧٥: بخش چهارم ، ١/ ٤٣٦-٤٣٧).
دقیقا در همین فضا است که ملاصدرا نظر نهایی خود برای حل مشکل را ارائه می کند که مصداق این مفاهیم حتما به نحوی در خارج وجود دارد امـا نـه بـه نحـو وجـود رایـج مصطلح که منحصر در وجود جوهر و عرض است ، بلکه به نحو وجود امر انتزاعی که عین وجود منشأ انتزاع است تا هم از محذور قاعدة شیخ اشراق ، که گفته اسـت «کل ما یلزم مـن وجوده فی الخارج تکرر نوعه فهو أمر اعتباری »، برکنار باشد، و هـم از اعضـال وجـود ربـط بدون تحقق طرف (جوادی آملی ، ١٣٧٨: ٨٣- ٨٤).
با صرف نظر از اشکال قبل ، حتی اگر نزاع دربارة تحقق یک طرف ربط در خارج ، و تحقق طرف دیگر آن در ذهن واقع شود، و اشکال لزوم تسلسل شـیخ اشـراق بـرای انکـار وجود خارجی این مفاهیم مطرح شود، در پاسخ به اشکال شیخ اشراق یـا بایـد گفـت کـه مصداق این مفاهیم به نحو وجود رابط تحقق دارد و به وجود موضوع خود موجود اسـت ، که این پاسخ طبق بیان ایشان ، خارج از محل بحث است ، یا باید گفـت کـه ایـن مصـادیق عین وجود موضوع خود هستند.