چکیده:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای مورد نیاز پیادهسازی اشتراک دانش و بررسی وضعیت آنها در صنعت بیمۀ ایران است. روششناسی: روش پژوهش پیمایشی - توصیفی و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه است. جامعۀ پژوهش مدیران عالی دفاتر مرکزی شرکتهای بیمۀ فعال در بازار بیمهای ایران در شهر تهران است. یافتهها: در این پژوهش پس از بررسی ادبیات مرتبط، مجموع متغیرهای کلیدی تأثیرگذار در پیادهسازی اشتراک دانش شناسایی شد و بهروش دلفی مورد تأیید خبرگان و متخصصان امر قرار گرفت و در نهایت 68 عامل شناسایی شدند که در 8 گروه عامل ویژگیهای نیروی انسانی، نگرش و حمایت مدیران، راهبرد به اشتراکگذاری دانش، ساختار و روابط سازمانی، فرهنگ و جو سازمانی، پاداشهای سازمانی و ارزیابی، راهبرد سازمانی و کاربرد فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی قرار گرفتند. از مؤلفههای مورد بررسی، بهطور کلی مؤلفۀ تعهد به سازمان، اعتقاد به افزایش موفقیت سازمان از طریق اشتراکگذاری دانش، کارآموزی کارکنان تازه استخدام شده در کنار کارکنان، ارتباط باز میان مدیران و کارکنان، اعتماد متقابل کارکنان به یکدیگر و استفاده از اینترانت، ضعیفترین وضعیت را نشان دادند.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: در اين پژوهش پس از بررسي ادبيات مرتبط ، مجموع متغيرهاي کليدي تأثيرگذار در پياده سازي اشتراک دانش شناسايي شد و به روش دلفي مورد تأييد خبرگان و متخصصان امر قرار گرفت و در نهايت ٦٨ عامل شناسايي شدند که در ٨ گروه عامل ويژگيهاي نيروي انساني، نگرش و حمايت مديران ، راهبرد به اشتراکگذاري دانش ، ساختار و روابط سازماني، فرهنگ و جو سازماني ، پاداش هاي سازماني و ارزيابي، راهبرد سازماني و کاربرد فناوري اطلاعاتي و ارتباطاتي قرار گرفتند.
ميزان رعايت مؤلفه هاي زيرساخت هاي اشتراک دانش در صنعت بيمة ايران در چه وضعيتي است ؟ روش خ ابزار و شيؤە انجام دادن پژوهش اين پژوهش از نوع پژوهش هاي توصيفي است که براي تعيين وضعيت موجود يک پديده استفاده شده و هدف آن شناخت جامعة مورد بررسي است و از سوي ديگر با در نظر گرفتن هدف و نتايج آن از نوع کاربردي است که به صورت پيمايشي در شرکت هاي فعال بيمه صورت گرفته است .
توزيع فراواني فرهنگ و جو سازماني (به تصویر صفحه مراجعه شود) يافته هاي پژوهش در بخش عامل فرهنگ و جو سازماني طبق جدول ٥ نشان مي دهد که فرهنگ و جو اطمينان بخش ، فرهنگ يادگيري سازماني، فرهنگ اشتراک دانش و فرهنگ ترغيب و تشويق به بيان ايده ها، به طور متوسط در شرکت هاي بيمه حاکم است ، در صورتيکه روحية همکاري و تشريک مساعي و اعتماد متقابل کارکنان به يکديگر در سطح پايين تر از حد متوسط ارزيابي شده است .