چکیده:
اغلب کشورها در برهههای مختلف زمانی برخوردهای متفاوتی با مسأله سقط جنین داشتهاند. در جمهوری اسلامی ایران نیز پس از سالها، با تصویب ماده واحدهای در سال 1384 سقط درمانی مجاز اعلام شد؛ اما مصوبه مزبور از روشنی لازم برخوردار نیست و ابهاماتی دارد که تفسیر و حتی تصحیح آن را ضروری میسازد. از این رو نویسنده در مقاله حاضر، با شناسایی ابهامات قانون یاد شده مانند عدم تعریف عناوین و عباراتی مثل ناقصالخلقه، حرج و عدم شناسایی جایگاه رضایت پدر در انجام سقط، و با مطالعه و بررسی کتب، مقالات و پروندههای موجود در این زمینه، سعی در گشودن دریچه نوینی در سقط درمانی کرده است. یکی از مواردی که به عقیده وی اصلاح آن ضروری است، مشخص شدن هدف از وضع این ماده است. در این راستا پیشنهاد میکند، در فرضی که با وجود شرایط قانونی، زن راضی به سقط جنین نشود، مرد بتواند او را به این امر اجبار کند. همچنین بهتر میداند عبارت «بیماری مادر» از ماده حذف گردد و عبارت تهدید جانی مادر جایگزین آن شود یا به آن اضافه گردد.
خلاصه ماشینی:
ماده واحده قانون سقط درمانی مقرر میدارد: «سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر بیماری جنین که به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است و یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توأم باشد قبل از ولوج روح (چهارماه) با رضایت زن مجاز میباشد و مجازات و مسؤولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود.
قانون سقط درمانی 1384 مقرر میدارد: «سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر بیماری جنین که به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است و یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توأم باشد قبل از ولوج روح (چهارماه) با رضایت زن مجاز میباشد و مجازات و مسؤولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهدبود.
دیدیم که در فرض سلامت جنین، تنها زمانی سقط مجاز است که خطری جانی حیات مادر را تهدید کند؛ اما آیا به صرف «معلولیت» میتوان اقدام به سقط جنین کرد؟ آنچه از ظاهر ماده واحده قانون سقط درمانی برمیآید، این است که سقط چنین جنینی تنها با حصول شرایط زیر ممکن است: 1ـ جنین معلول باشد.
اما در فتاوای فقها نیز، مانند متن قانون سقط درمانی، روشن نیست که آیا مراد از «عسروحرج» مادر، صرفاً بیماری و خطر جانی برای مادر است؟ یا فشارهای روحی و روانی منتج از داشتن فرزند ناقصالخلقه و حتی بارهای اقتصادی ناشی از نگهداری فرزند معلول نیز تحت این عنوان قرار میگیرد؟ (افشار قوچانی، 1390، ص86ـ 87).