چکیده:
علوم بلاغی همانند صرف و نحو در آغاز به منظور فهم اسرار و رموز قرآن کریم و وجوه اعجاز بیانی آن و با محوریت آیات نورانی قرآن و نیز اشعار جاهلی صورت گرفت، ولی رفتهرفته به سایر متون نظم و نثر عربی راه یافت و به صورت قواعدی منسجم تدوین شد و به ظهور تألیفات ارزشمندی در این زمینه انجامید. یکی از این تألیفات ارزشمند کتاب جواهرالبلاغة تألیف سیداحمد هاشمی است که به منزلة بهترین کتاب آموزش بلاغت شناخته شد، و تا کنون دهها بار تجدید چاپ شده است. این کتاب مانند همۀ تألیفات بشری کاستیها و نادرستیهایی دارد که با بهرهگیری از آموزههای بلاغت عربی در کتب آموزشی قدیم، در سه مبحث علم بیان: تشبیه، مجاز و کنایه به نقد آن پرداختهایم و پارهای از تعاریف و شواهد کتاب که نارسا یا نادرستند را مشخص کردهایم. در این بررسی معلوم شد که مؤلف در مباحث مربوط به علم بیان از برخی اصطلاحات بلاغی تعریفی ارائه نداده است؛ اما قسمت عمدۀ نقائص و نادرستیهای این کتاب در حیطۀ مثالهای مؤلف است که خواننده در برخی از آنها با کمترین تأمل و یا مقایسۀ آن با سایر شواهد موجود در کتاب متوجه کاستیهای آن میشود.
The eloquence such as grammar and syntax were created، at first، for understanding the secrets and mysteries of holy Quran and its rhetorical miracle aspects by considering the Quran and also the ignorance verses; but they were gradually applied in other poetry and prose in Arabic texts and compiled in the forms of coherent rules and finally this process caused the existence of valuable books. One of these valuable books was Javaher Al-balaghah، written by Sayyed Ahmad Hashemi، which was used as the best textbooks in teaching the eloquence. Hence it has been published many times.
In spite of what is mentioned، the book، similar to any other human written works، has some defects and inaccuracies. It is investigated and shown in the present article that some of definitions and the expressions of the book are insufficient or inaccurate according to educational courses of old books in the field of Arabic eloquence in the three title of eloquence-simile، metonymy and allegory. The investigation illustrated that the writer، in case of rhetorical subjects، did not define some expressions but the major inaccuracies and deficiencies of the book are related to the writer’s examples in which the readers can realize his negligence even after a little thinking and comparing to the other testifiers of the book.
خلاصه ماشینی:
برای مثال در این بیت : پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال دوازدهم ، شمارٔە دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩١ و عینــان قــال الله کونــا فکانتــا فعولان بالألباب ما تفعل الخمـر (ذوالرمۀ، ١٩٩٣: ٢٠٩) چشمان قشنگی که خدا گفت بباشید و ببودند همچون می انگور خردها بزدودنـد و ربودنـد (غلامرضا جمشیدزاده ) شاعر تأثیری را که چشمان زیبای یار در او ایجاد می کند، به تأثیر مدهوش کنندة شـراب تشبیه کرده است و یا در این عبارت : «ألفاظه کالعسل حلاوة »، حسی که هنگام شنیدن سخن ممدوح به متکلم دست می دهد، عینا همان حلاوت و شـیرینی حاصـل از خـوردن عسـل نیست ، بلکه آن احساس خوشایندی که در گفت وگو با محبوب در او ایجاد می شود، ماننـد احساسی است که هنگام چشیدن عسل به متکلم دست می دهد.
مؤلف جواهرالبلاغۀ در توضیح مثال «لفلان علی ید» (فلانی بر گردن من حق نعمت دارد) (هاشمی ، ١٣٧٩: ٢٥٥)، این توضیح و شرط را ذکر نکرده که باید در این مورد صاحب «ید» پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال دوازدهم ، شمارٔە دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩١ (صاحب نعمت ) مشخص باشد، زیرا در غیر این صورت مجاز به حساب نمی آید؛ مـثلا در عبارت «اتسعت الید فی البلد» (آن دست در شهر گسترده شد) مجاز وجـود نـدارد ولـی در حدیث نبوی «أسرعکن لحوقا بی أطـولکن یـدا» مجـاز وجـود دارد چراکـه «صـاحبان یـد» مشخص هستند (قزوینی ، ١٤٠٥: ٢٧٧).