چکیده:
موضوع اذن شوهر همواره یکی از موضوعات بحث برانگیز میان فقها بوده است. اصل لزوم استیذان زوجه برای خروج از منزل، با استناد به روایاتی که بیان خواهیم کرد از سوی فقها پذیرفته شده است. سؤال اساسی در این زمینه دربارۀ محدودۀ استیذان است که آیا زوجه در هر خروجی بهطور مطلق نیازمند اذن زوج است یا اینکه استیذان در موارد خاصی (مانند موردی که باحقوق زوج منافات داشته باشد) لازم است؟ سخنان بسیاری از فقهای متقدم و متأخر امامیه مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، ابوالصلاح حلبی، علامه حلی، امام خمینی و آیت الله سیستانی ظهور در وجوب مطلق اذن و فتاوی برخی از فقهای معاصر مانند آیتالله خویی، شیخ محمد مهدی شمسالدین، سید محمد حسین فضل الله، آیت الله محمد موسوی بجنوردی و آیت الله جناتی ناظر بر قول دوم است. گرچه برخی از آیات قرآن مثل آیۀ «الرجال قوامون علی النساء» به نحو عموم و غیر مستقیم به اصل استیذان زوجه از زوج اشاره دارند، در مورد محدودۀ استیذان آیهای نیافتیم، پس در این مقاله به بررسی روایات وارده از معصومان (ع) در زمینۀ محدوده و قلمرو نیاز به اذن زوج درخروج زوجه ازمنزل پرداختهایم و به این نتیجه رسیدهایم که در مواردی که اذن شارع برای خروج وجود ندارد، استیذان از زوج لازمست.
The permission of husband has been always an important subject among the Islamic jurists. The principle of necessity of wife''s permission for exit from the house has been accepted by the jurists based on traditions. The main question on this subject is about the boundaries of permission. So many Imami jurists (senior and recent) such as Sheikh Mofid، Sheikh Toosi، Abossalah Halabi، Allama Helli، Imam Khomayni and Ayatollah Sistani have explained the necessity of unconditional permission and some contemporaneous jurists such as Ayatollah Khoyi، Sheikh Mohammad Mahdi Shamsoddin، Sayyed Mohammad Hosayn Fazlollah، Ayatollah Mohammad Mousavi Bojnordi and Ayatollah Jannati have explained the necessity of conditional permission. Some of the Quranic verses refer to the principle of wife''s permission indirectly، but we did not find any frank verse about the permission; so we will study some traditions on this subject from A''emma.
خلاصه ماشینی:
"روایت چهارم: اذن بر خروج، حق شوهر است و تخطی از آن، لعن ملائک را به دنبال دارد عدة من اصحابنا عن احمدبن محمد عن ابن محبوب عن مالکبن عطیة عن محمدبن مسلم عـن ابی جعفر b قال: جائت امرأة الی النبی a فقالت یا رسـول الله a مـا حـق الـزوج علـی المرأة، فقال لها أن تطیعه و لاتعصیه و لاتصدق من بیته الا باذنه و لاتصـوم تطوعـا الا باذنـه و لاتمنعه نفسها و ان کانت علی ظهر قتب و لاتخرج من بیتها الا باذنه و إن خرجت من بیتها بغیر اذنه لعنتها ملائکة السماء و ملائکة الارض و ملائکة الغضب و ملائکة الرحمة حتی ترجـع الـی بیتها (کلینی ، ١٣٦٧، ج ٥: ٥٠٦).
ویژگی بارز حقوق آنست که صاحب حق به مقتضای تسلطی که بر حقـوق خـود دارد، می تواند با ارادة خود از حق خود بگذرد یا آن را به دیگری انتقـال دهـد یـا حـق خـود را تحدید کند، پس شوهر می تواند بر اساس شروط ضمن عقد نکاح، حق الاذن را تحدید کند که به تبع آن، تکلیف زن نیز در رعایت حق شـوهر تحدیـد شـده اسـت و لازم نیسـت در جمیع موارد از شوهرش اذن خروج طلب کند، بنابراین اگر زوجین به عنـوان شـرط ضـمن عقد نکاح اموری را شرط کنند که لازمة انجام دادن آنها خـروج زن از منـزل باشـد، ماننـد شرط ادامة تحصیل یا اشتغال، به مقتضای اصل مسلم پایبنـدی بـه شـروط (المومنـون عنـد شروطهم ) استیذان برای خروج از منزل در این موارد لازم نیست ، زیرا زوج با قبـول شـرط، حق خود را تحدید کرده و در ضمن خروج ازمنزل بدون اذن را در موارد مشروط پذیرفتـه است ."