چکیده:
جرم از مهمترین عوامل منفی است که دولت ها را از تلاش برای رشد در زمینه های اقتصادی و اجتماعی باز می دارد. چرا که وقوع جرایم، باعث معطوف شدن نظر و کوشش دولت به مسائل امنیتی می گردد و هزینه ها را دو چندان کرده و موجب صرف تمام توانایی ها و نیروهای موجود برای مبارزه با این معضل می شود. هر چه سیاست های اقتصادی، محدودیت ها و ضوابط بیشتری را تحمیل نمایند، میانگین رشد جرایم ناشی از فساد در حوزه اقتصادی، افزایش پیدا کرده و حتی رشد میانگین فساد از رشد اقتصاد رسمی نیز بالاتر می رود. زیرا با گسترش جرم اقتصادی و فساد، سرمایه گذار ترجیح می دهد که از سرمایه گذاری در امور تولیدی دور شده و در مقابل، به فعالیت های خدماتی متمایل گردد. به طور کلی جرایم اقتصادی در کشور ما جرمی سازمان یافته اما ارتباط تنگاتنگی با فساد دارد. این جرم ماهیتا پیچیده و متفاوت با دیگر جرایم است رقم سیاه آن نسبت به سایر جرایم بیشتر می باشد. مجرمین این حوزه اغلب کلاهبردارانی باتجربه و برخوردار از ثروت و نفوذ فراوان هستند و تحت حمایت وکلای درجه اول قرار دارند.در این مقاله علارغم اینکه در کشور تعریفی از جرم اقتصادی که مورد قبول همگان باشد وجود ندارد ولی سعی می شود ابتدا تعریفی از جرم اقتصادی ارایه شود. سپس مهمترین اشکال جرایم اقتصادی بیان می گردد و همچنین ویژگی خاص این جرم مطرح شود، ارتباط آن با جرایم سازمان یافته و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی جرایم اقتصادی و در نهایت تفاوت میان جرایم اقتصادی و فساد بیان شود.
Crime is from negative factors that it prevented the government's efforts in
social and economic fields Because the crime, causes to government efforts
are being focused on the security issues and costs have doubled and all of the
capabilities and the forces spent to combat this problem what economic policies
impose more restrictions and regulations, average growth of crime and corruption
in the economic sphere, increased and even the informal economy is higher than
the average growth of corruption. Because the economic crime and corruption
spread, that investors prefer to invest in the production of, and in contrast, tend to
be of service. Because with the expansion economic Crime and Corruption investor
prefers to invest in the production and in contrast with tends to be of service
activities. In general economic crimes are organized Crime in our country. But
is closely associated with corruption. The crime complex natureand is different
from other crimes black figure is higher than other crimes. Offenders in this area
often are experienced thieves and possessed of great wealth and influence and are
primarily supported by lawyers. In this paper definition of economic crime which
there is no accepted in the country but try to be the first to offer a definition of
economic Crime. The most important forms of economic crimes is described and
also specific characteristics of the crime discuss, the relationship with organized
خلاصه ماشینی:
"شامل جرائم مربوط به معاملات بانکی و ارزی ، صادرات و واردات ، رقابت غیر قانونی ، تقلب و فریب در تجارت ، اختلاس اموال عمومی و استیلای بر آنها ، قاچاق گمرکی ، جرائم سوء استفاده از نفوذ و جرائم تطمیع و نرخ گذاری اجباری وعلاوه بر آن مجموعه جرائمی که جدیدا بوجود آمده است و اقتصاد ملی را تکان می دهد مانند پولشویی و آنچه که در اثر تطبیق سیاست اصلاحات اقتصادی و بازگرداندن رشد به بدنه اقتصاد بدان منجر گردد.
مایکل نیومن در کتاب دایره المعارف تحقیقات صحنه جرم به برخی جرایم اقتصادی اینگونه برمی شمارد: - ورشکستگی به تقلب: که از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی انجام می گیرد و شامل مخفی کردن یا دستکاری اموال به منظور اغفال طلبکاران و پرداخت نکردن مالیات است.
تفاوت جرم اقتصادی با فساد از آنجا ناشی می شود که برای جرم قانون؛ مجازات تعیین تعیین کرده است ولی معیار اثبات فساد وجود مجازات قانونی نیست بلکه انحراف از اخلاق و هنجارهای پذیرفته پذیرفته شده است(زمانی،1388: 36) نتیجه گیری تحقیقات بیانگر این است که رشد جرایم اقتصادی، به تحولات اجتماعی سیاسی بستگی دارد و چنانچه مسئولیت در کار و کاهش انجام وظیفه از جانب افراد و کم رنگ شدن نقش آنها در اداره فعالیتهای اقتصادی و ضعف نقش موسسات و حاشیه نگاه داشتن آنها زمینه برای بروز فساد در دستگاهها را فراهم می سازد و چنانچه به اعتقاد فیسمن و میگل فساد معمولا تا حد قابل توجهی به افکار و باور و فرهنگ انسانها ارتباط دارد."