چکیده:
هدف: پژوهش تعیین نحوه اکتساب شاخصهای صرفی-نحوی در کودکان دچار نشانگان داون و بهنجار بود.
روش: روش مطالعه از نوع پس رویدادی و جامعه آماری کودکان و نوجوانان دچار نشانگان داون حدود 2000 نفر و کودکان بهنجار حدود 450000 نفر بود. از میان آنها، افرادی که واجد ملاکهای ورود در هر دو گروه بودند بهعنوان نمونه انتخاب و 43 کودک دچار نشانگان داون 10 تا 20 ساله و 40 کودک طبیعی 8 تا 12 ساله همتاسازی شد. از هر دو گروه، نمونه گفتار با استفاده از کتاب قصه های تصویری جلد 1 و جلد 2 آشتیانی ( 1374 ) گرفته شد.
یافته ها: داده ها نشان داد که کودکان دچار نشانگان داون در شاخصهای کل کلمه ها، حروف و میانگین طول گفته، متفاوت از گروه گواه هستند، اما این تفاوت در اسامی و افعال معنادار نبود. در زیر طبقه ها به طور کلی عملکرد گروه بهنجار بهتر از گروه دچار نشانگان داون بود.
نتیجه گیری: الگوی نقص در افراد دچار نشانگان داون یک الگوی تاخیر رشدی نیست و لذا در درمان اختلال های زبانشناختی گروه دچار نشانگان داون باید از روش درمانی مبتنی بر جداسازی هر حوزه زبانشناختی استفاده کرد که متفاوت از درمان افرادی است که تنها دچار تاخیر رشد زبانشناختی هستند.
Aim: The aim of this research was to compare morphosyntatic categories in Down syndrome and normal groups.
Method: A retrospective methodology was employed in 43 children with Down syndrome aged 10 to 20 and 40 normal children aged 8 to 12 years selected from a total population of 2،000 children and adolescents with Down syndrome and 450000 normal children. Participants had met entry criteria set for the study and were matched. From both groups speech samples were collected using a Persian Visual Story Book، Vols. 1 and 2 (Ashtiani، 1995).
Results: Based on data analysis، children with Down syndrome were significantly different from normal children in producing whole words، prepositions and MLUs، but this difference was not significant in producing verbs and nouns. The overall performance of the control group was better than the group with Down syndrome.
Conclusion: According to these results، the pattern of deficit in individuals with Down syndrome is not developmental delay so the treatment of language disorders in children with down syndrome must be different from those with developmental language delay and treatment must be different in each language category.
خلاصه ماشینی:
پژوهش های زیادی در خارج از کشور ازجمله بروک و جارولد (٢٠٠٥)؛ وروچی ، منگینی و ویکاری ١(٢٠٠٦)؛ پروویک (٢٠٠٦)؛ مک دافی ، سیدنبرگ ، هسکت و چپمن (٢٠٠٧)؛ رخ و لوریتو (٢٠٠٩)؛ جارولد، تورن و استفانز (٢٠٠٩)؛ آدامز و الیور (٢٠١٠)؛ رخ ، فلوریت و لوریتو (٢٠١١)؛ رخ و جارولد (٢٠١٢)؛ رخ ، فلوریت و لوریتو (٢٠١٣) و داخل کشور سلیمانی ، جلایی و فلاح زاده (١٣٨٤)؛ سیف پناهی ، سلملیان و دهقان (١٣٨٨)؛ جهانگیری و روحی (١٣٨٩)؛ توکل ، شفیعی و علی نیا (١٣٩٠) به بررسی ویژگی های زبان شناختی و گفتاری افراد دچار نشانگان داون و مقایسه این ویژگی ها با سایر گروه های آسیب شناختی و طبیعی پرداخته اند.
تعدادی از پژوهش ها از این فرضیه حمایت می کنند که فرایند اکتساب زبان در گروه دچار نشانگان داون کمتر از افراد عادی است ؛ اما برخی به تفاوت های مشهود بین فرایندهای رشدی این گروه و گروه طبیعی اشاره دارند (کسلی ، لمی ، لنگباردی ، پیزلی ، استلا و ویکاری ٢، ٢٠٠٠).
Vicari, Caselli & Tonuccib ٥٦ فصلنامه روان شناسی کاربردی / سال ٧/ شماره ٣ (٢٧)/ پاییز ١٣٩٢ شاخص های صرفی - نحوی در کودکان دچار نشانگان داون و بهنجار را در کودکان دچار نشانگان داون بررسی کردند.
Carney, Brown & Henry 57 آتوسا مظفر زنگنه و سیما فردوسی دانش آموزان دچار نشانگان داون به آسیب شناسان گفتار و زبان کمک می کند تا در ارزیابی و برنامه ریزی برای این افراد با آگاهی بیشتری عمل کنند.