چکیده:
هدایت و تعالی به قرآن و درمان دردهای مادی و معنوی جوامع اسلامی با آن، تنها در سایهاستخراج نظریه قرآن کریم در مسائل گوناگون و عمل به آنها میسر است. فهم قرآن کریم دوروش کلی دارد: یکی، تفسیر ترتیبی که در پی فهم مفاد فردی و مراد الهی از تکتک آیاتاست؛ و دیگری، نظریهپردازی و تفسیر موضوعی، که تلاشی است برای استنباط نظریهقرآن کریم در باب مسائل گوناگون، از طریق جمعآوری و دستهبندی تمام آیات مربوط واستنطاق روشمند. برای رسیدن به دیدگاههای قرآن، داشتن مبانی صحیح و طی کردن تماممراحل با شیوه درست و بهدور از آسیب، لازم است. ازجمله آن مراحل، مطالعه اکتشافیآیات است که اهمیت شایان توجه دارد؛ زیرا جستوجو و جمعآوری آیات برای تهیه مواداولیه نظریهپردازی قرآنی در این مرحله انجام میگیرد. این مقاله شیوه و آسیبهای مرحله مطالعه اکتشافی را واکاوی میکند. هدف، فراهمکردن زمینه، نظریهپردازی قرآنی درست و رفع برخی از آسیبهای نظریهپردازی قرآنیاست. گردآوری مطالب به صورت مطالعه کتابخانهای و فیشبرداری خواهد بود و پردازشمطالب بهصورت توصیفی و تحلیلی.
خلاصه ماشینی:
"مفسر گرانقدر دراین زمینه از مستندات چندی بهره گرفته است، که در ذیل،به اهم آنها اشاره میشود: اشعار عرب: در موارد بسیاری با استناد به اشعار عرب،به تبیین معنای لغات میپردازد، مانند آیه 55 «مائده» که درمعنای «ولی» و «رکوع» به اشعار کمیت و شاعری دیگربدون ذکر نام او استناد نموده است (همان، ج 1، ص609).
ازجمله مواردی که میتوان گفت مؤلف به حقیقتقرآنی قایل است، در لفظ «صلوة» است که با اینکه میگویددر اصل لغت بهمعنای دعاست و حتی شاهدی از حدیثهم برای این معنای لغوی ذکر میکند (همان، ج 1، ص171)، ولی در آیات قرآن و ازجمله آیه 125 «بقره» کهعلامه طباطبائی «مصلی» در آن آیه را به محل دعا معنینمودهاند (طباطبائی، بیتا، ج 1، ص 280)، ایشان آن را بهمحل نماز معنی مینماید (طبرسی، 1408ق،ج1،ص383).
عدم بیان معانی همه لغات: در بعضی آیات معانیهمه لغات موجود را ذکر نکرده است، درحالیکه حتیبعضی از این لغات معنای کاملا واضحی هم نداشتهاند؛مثلا در ذیل آیه 246 سوره «بقره» لغت «ملأ» را معنینموده است، ولی لغاتی مانند «تولوا»، «مستقیم» و «سبیل»را معنی نکرده است (همان، ج 1، ص 609).
او در تفسیر دیگرشجوامعالجامع نکاتی را از آیات قرآن با توجه به قواعدادبی استفاده نموده که در مجمعالبیان مورد غفلت قرارگرفته است؛ مانند آنچه در ذیل آیه «أولـئک علی هدیمن ربهم وأولـئک هم المفلحون»(بقره: 5) در جوامعفرموده است، معنی «استعلاء» در «علی هدی» مثال زدهشده برای نشان دادن تمکن اینها از هدایت و استقرار اینهابه هدایت؛ مانند اینکه تشبیه نموده است حال اینها را بهحال کسی که بر چیزی مستولی است و بر آن سوار است."