چکیده:
بنابر نظریه دوگانه انگاری جوهری، انسان تشکیل یافته از دو جوهر متفاوت نفس یا ذهن غیرفیزیکی و بدن فیزیکی است و آنها تباین ذاتی دارند. مشهورترین شارح و مدافع این نظریه در دوره جدید، رنه دکارت است. وی حیاتی تازه به آن بخشیده و استدلال های پرشماری مانند کاربرد زبان، خلاقیت رفتاری، شک روشمند، ادراک حسی متمایز و تقسیم ناپذیری نفس را به سود آن صورت بندی کرده است. در این مقاله نخست این پنج استدلال را به وضوح تبیین، و سپس نقدهایی را بر آنها مطرح ساخته ایم. به علاوه، به برخی اشکالاتی که دوگانه انگاری جوهری، به صورت عام، با آنها روبه روست نیز اشاره کرده ایم.
خلاصه ماشینی:
"ازاین رو نباید به تجربه حسی کاملا اعتماد کرد؛ اما باورهای بسیاری مبتنی بر ادراکات حسی اند و تردید در آنها امکان پذیر نیست؛ مانند نشستن در برابر آتش؛ ولی مگر در خواب، گاه چنین تصوری برای انسان رخ نمی دهد؟ حال اگر در واقع کل زندگی و فعالیت های انسانی، خوابی طولانی و نظام مند باشد، دیگر نمی توان بدن خود و اعضای آن را نیز ثابت کرد؛ چون ممکن است همه اینها ساخته ذهن انسان باشد؛ اما دکارت می داند برخی امور منطقی و ریاضی، چه در خواب یا بیداری، یقینی اند.
بررسی استدلال چهارم الف) یک اشکال بر این استدلال، همان است که در استدلال سوم به آن اشاره شد و آن اینکه اگر من به تفکر به منزله ویژگی اساسی ذات خود آگاهی دارم و خود را چیزی جز آنچه می اندیشد، تصور نمی کنم، نتیجه نمی شود که ذات و ماهیت من فقط تفکر و آگاهی است، و ویژگی های دیگری که ممکن است برای ذات و ماهیت من وجود داشته باشند، با آوردن واژه فقط، تماما نفی گردند (Kenny, 1968, p.
ذهن این توان را دارد که مفاهیم را از یکدیگر تفکیک، و از واقعیت واحد، دو یا چند مفهوم را انتزاع، و آنها را جداگانه تصور کند؛ ولی این جداسازی به معنای آن نیست که آنها در خارج نیز مجزا از یکدیگر موجودند؛ ج) اشکال سوم بر این استدلال دکارت آن است که دکارت می تواند تصوری واضح و متمایز از نفس خود به منزله موجودی آگاه و فاقد امتداد که جدا از بدن فیزیکی است، داشته باشد؛ اما تحقق چنین تصوری، منوط به وجود نفس و بدن با یکدیگر است."