چکیده:
امروزه تعریف فلسفه دین به عنوان یک علم یکی از مسائل اساسی در حوزة فلسفة دین است؛
چراکه اگر تعریف روشنی از فلسفه دین ارائه نشود، حوزة مسائل آن نیز مبهم باقی می ماند
تعریف های متفاوت از فلسفة دین، تابعی از تعریف های متفاوت از فلسفه و دین است. این
مقاله ضمن نقد و بررسی آنها و به طور خاص، تعریف جان هیک، بر آن است که تعریف
جامع و مانعی از فلسفه دین ارائه دهد. در تعریف جان هیک آمده است که فلسفه دین،
تفکر فلسفی درباب دین است با این ویژ گی ها:
فلسفة دین، ابزاری برای آموزش دین نیست.
فلسفه دین، شاخه ای از الهیات و کلام نیست، بلکه شاخه ای از فلسفه است.
فلسفة دین یک فعالیت درجة دوم بوده، از قلمرو موضوع تحقیق خود مستقل است.
مولف ضمن نقد و بررسی تعریف جان هیک، معتقد است فلسف، دین می تواند ابزاری
برای آموزش دین و شاخه ای از الهیات و فعالیت درجة اول باشد. در پایان، تعریف
پیشنهادی چنین است: فلسفه دین، علمی است که عهده دار پژوهش عقلانی در جهت
معقولیت و توجیه دین و آموزه های اصلی آن و نیز ساز و اری بین آن ها یا برعکس در
جهت عدم معقولیت یا توجیه و عدم سازواری آنهاست.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین در سنت شرقی نیز بر خلاف مغربزمین، برخی از ادیان، خود، سنت فلسفی و یا تفکر عقلی درباب آموزههای دینیاند؛ از اینرو بر اساس تعریف جان هیک از فلسفۀ دین، خود این ادیان که یک تفکر عقلی دربارۀ آموزههای دینیاند، در زمرۀ مباحث فلسفۀ دین قرار میگیرند.
بنابراین برای ما مشخص نیست که چرا جان هیک براهین اثبات وجود خدا را که بر اساس عقل تنها مورد داوری قرار گرفته است، جزو الهیات طبیعی میداند؟ و اگر جزو الهیات عقلی است، چرا در فلسفۀ دین بحث کرده است؟ این نکته قابل ذکر است و میتواند در تمایز و تشابه فلسفۀ دین با الهیات مؤثر واقع شود؛ اگر در الهیات که افزون بر عقل از متون دینی نیز کمک گرفته میشود، خود متون دینی یک نوع استدلال عقلی یا تفکر عقلی باشد ـ همانگونه که در اسلام و برخی از ادیان هندی چنین است ـ باز تفاوت الهیات با فلسفۀ دین از میان میرود؛ یعنی در الهیات نیز هرچند در ظاهر علاوه بر عقل از متون دینی کمک گرفته شده است، خود این متون دینی هم یک نوع استدلال عقلی است.
بنابراین اگر آموزههای اصلی یک دینی مبتنی بر عقل و خود دین نیز متوسل به استدلال فلسفی و عقلانی شده باشد، در آنصورت تفاوت فلسفه و کلام از میان میرود؛ زیرا در هردو، دلایل عقلی معتبرند؟ دعاوی آنها صرفا بر اساس استدلالهای عقلی است؛ از اینرو نمیتوان گفت که فلسفۀ دین، جزو فلسفه است، نه کلام؛ زیرا کلام و الهیاتی که مبتنی بر استدلال عقلی صرف باشد، با فلسفه که آن هم مبتنی بر استدلال عقلی صرف است، تفاوتی پیدا نمیکند."