چکیده:
از دیدگاه اقتضایی ، انگیزش کارکنان تابع تناسب بین نیازهای کارکنان و شغل شان ، است ؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین نیازهای کارکنان و مشاغلشان انجام شد. روش تحقیق از نوع زمینه یابی از مجموعه روش های تحقیق توصیفی است . برای جمع آوری داده های مرتبط با متغیرهای تحقیق از پرسش نامه استفاده شده است . این پرسش نامه بین افراد نمونـه (٦٨٨ نفـر) کـه کارکنـان ناجا هستند، توزیع ، تکمیل و جمع آوری شده اند. روایی پرسش نامه براساس نظـر خبرگـان و پایـایی آن نیـز توسط ضریب آلفای کرونباخ انجام شده است . ضمنا مبتنی بر گزاره های تحقیق ، از آزمون ناپارامتریک کای دو، برای تحلیل داده ها استفاده شده است . نتایج تحقیق بیانگر آن است که تنها بین نیازهـا و شـغل ٤٧ درصـد از کارکنـان تناسـب وجـود دارد. بـه ایـن صورت که از این تعداد، ٣٠ درصد با نیازهای سطح بالا در مشاغل غنی مشغول بوده و ١٧درصد بـا نیازهـای سطح پایین در مشاغل ساده فعالیت می کنند. براساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود تا معطوف به ارتقای انگیزش کارکنـان ، بـین نیازهـای کارکنـان و شغل شان هماهنگی و تناسب ایجاد شود.
خلاصه ماشینی:
از میان نقش های مدیران که عبارت اند از نقش های «ارتباطی »١٣، «اطلاعـاتی » و 14 «تصمیم گیری »١٥ (مینتزبرگ ١٦، ١٩٨٩)، رهبری یکی از مجموعه زیر نقش های ارتبـاطی ______________________________________________________ 1- Steers, Mowday & Shapiro 2- Management function 3- Performance 4- Heresy and Blanchard 5- Functions 6- Roles 7- Skills 8- Planning 9- Organizing 10- Leadership 11- Control 12- Fayol 13- Interpersonal 14- Informational 15- Decision-Making 16- Mintzberg / / است که مدیر در ایفای این نقش ، مسئولیت ایجاد انگیزش در کارکنان را بر عهده دارد.
از این رو، به منظور هر چه بیشتر عقلایی کردن و ساده سازی کارها و فعالیت ها، اصـولی ارائه کرد: ١) تقسیم کار: فعالیت های سازمان به وظایف و کارهای ساده و جزئی تقسیم ______________________________________________________ 1- Ackoff 2- Morgan 3- Smith 4- Charles Babbage 5- Weber / / و سپس هر یک از آنها تحت عنوان یک شغل به افراد واگذار مـی شـوند؛ ٢) رسـمیت : جهت نیل به یک نواختی و هم شکلی در سازمان ، قوانین و مقررات مشخص و زیاد بـر رفتار کارکنان حاکم می شود؛ ٣) سلسله مراتب اختیار واضح و مشخص : سازمان دارای سطوح و سلسله مراتب معینی است که مشخص می کند هر سیسـتم تحـت واپـایش و سرپرستی سطح معین بالاتر است ؛ ٤) ماهیت غیر شخصی : برای جلوگیری از تضادها و تعارض ها به واسطه علایق ، منافع و شخصیت های متفاوت کارکنـان ، قـوانین بـه طـور غیرشخصی اعمال می شوند؛ ٥) مسیر شغلی مشخص : وجود مسیر شـغلی مشـخص و معین برای هر یک از کارکنان که در طی خدمت خود در سازمان بر اساس آن حرکـت می کنند.