چکیده:
بازشناسی، تنظیم، کنترل و مقابله با هیجان ها از دیرباز در روان شناسی مورد بحث بوده است. اسلام نیز برای کنترل صحیح خشم، صفت «کظم غیظ» را به کار برده و افراد را به فرو خوردن و مدیریت آن دعوت نموده است. این مقاله با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی و با هدف بررسی تطبیقی دیدگاه روان شناسی و اسلام به بررسی مفهوم شناختی، مولفه ها و راه های مقابله با خشم و مقایسه کظم غیظ با روش های مواجهه و کنترل خشم در روان شناسی می پردازد و با تامل در منابع روان شناختی و دینی، به این نتیجه رسید افرادی که کاظم غیظ هستند، از سرکوب هیجان خشم استفاده نمی کنند، بلکه با برخورداری از هوش هیجانی بالا به تنظیم و کنترل هشیارانه خشم خود می پردازند. کظم غیظ بهترین حالت کنترل هیجان است که سلامت جسمانی و روانی فرد را تضمین کرده و از بسیاری عواقب خطرناک خشم جلوگیری می کند. درصورتی که سرکوب خشم آثار منفی روان شناختی و فیزیولوژیکی فراوانی در پی دارد و فرد را مستعد ابتلا به اختلالات جسمانی و روانی گوناگون می سازد.
خلاصه ماشینی:
"می توان راهبردهای پیشنهادی اسلام برای کظم غیظ را در سه شیوه کلی دسته بندی کرد: شیوه های شناختی منابع اسلامی برخی شناخت ها و نگرش ها در مورد خشم و غضب و آثار مثبت و منفی مهار و عدم مهار آن را در اختیار انسان می گذارند [روایاتی مانند: «خشم کلید هر بدی است» (مجلسی، 1404ق، ج 78، ص 373)؛ «خشم موجب تباهی ایمان می شود و نوعی جنون است» (همان، ج 73، ص 267ـ268)؛ «خشم قلب دانا و حکیم را نابود می کند، هرکس مالک غضب خود نباشد مالک عقل خود نیست» (همان، ج 17، ص 226)] و او را تشویق می کنند قبل از شدت یافتن خشم و زائل شدن قدرت تفکر، با مراجعه به باطن خود و یادآوری پیامدهای تلخ طغیان خشم و عبرت گرفتن از آنها و یادآوری نکات مثبت فروخوردن خشم، موجب آرامش روحی و روانی خود شوند.
در نهایت، مؤلفه های کظم غیط که به آنها اشاره گردید، در راستای اثبات این امر است که مدیریت و کنترل خشم همان کظم غیظ است و می توان نتیجه گرفت: افرادی که مهارت کظم غیظ را دارند از مؤلفه های هوش هیجانی (کنترل احساسات، برانگیختن هیجانی، شناخت احساسات دیگران، تنظیم روابط با دیگران) در سطح بالایی برخوردار بوده و کظم غیظ مستلزم هوش هیجانی است، اما سرکوب خشم، یک سازوکار دفاعی رشدنایافته است که در آن فرد هیجان را برای مدتی به ناهشیار خود می فرستد و قادر به حل و رفع آن نیست."