چکیده:
هدف این مقاله مروری کوتاه بر تاریخ و باورهای دینی فرقه مرشدیه است ؛ گروهی کـه کمابیش در تاریخ نوپاست و آن طـور کـه بایـد و شـاید تـاکنون بررسـی نشـده اسـت . توصیف ها و بررسیها [دربارة این فرقه ] تنها تا سال ١٩٤٦ را پوشش داده انـد و/ یـا بـه شدت انتزاعی بوده اند. در این مقاله میکوشم بر پایه منابع مکتوب و کارهای میدانیای که تا سال ٢٠١٠ انجام شده ، به تشریح تاریخ این فرقه در حکـم یـک جماعـت دینـی مستقل ، که در اصل انشعابی از علویه است ، بپردازم . مرشدیه جماعت دینی نوپدیدی در کشور سوریه است که در اواخر قرن بیستم میلادی به عنوان گروهـی انشـعاب یافتـه از فرقه علوی/ نصیری ظهور کرد. هیچ آمار رسمیای دربارة تعداد اعضـای ایـن گـروه در دست نیست ، اما بنا بر گزارش های مختلف میتوان تقریبا ٣٠٠٠٠٠ نفر١ را که بیشتر در غرب سوریه ، ایالت های لاذقیه ، طرطوس ، حمص و در برخی از حومه های دمشق ماننـد (جبر، مامونیه و ...) زندگی میکنند، تخمین زد.
خلاصه ماشینی:
برخی از جزئیات نو و مهم [دربارة این فرقـه ] را مـیتـوان در کتـاب البحـث عـن الحقیقه المرشدیه ، المرشدیون و سلمان المرشد (دمشق ، ٢٠٠٨)، نوشتۀ یکی از مقامـات امنیتی پیشین سوریه به نام منذر الموصلی یافت که یکی از مریدان آخرین امام مرشدیه ، یعنی ساجی، آن را به او تعلیم داده بود.
کتاب منتشرنشدة محاورات حول المرشدیه ، که نورالمضی آن را بین سال های ٢٠٠٣ تا ٢٠٠٩ گردآوری کرده و به شکل پرسش و پاسخ دربارة آموزه ها و مناسک دینی این جماعت است ، نیز منبع مهمی برای مطالعۀ باورهای کنونی این جماعت به شمار میآید.
بر پایۀ برخی گزارش هـا، کـه در نوشته های جورج داکار، احمد فیل و گیتا یافه آمده ، مـیتـوان حـدس زد کـه کـل ایـن جنبش مهدویت ، در اصل با شماری از مراجع سیاسی و دینی علوی آغاز شده است ، در حالی که سلمان جوان در همان آغاز بیشتر شخصیتی نمادین بود که ادعا میشد بیماری (گونه ای از تب خطرناک) و حملات صرعی او روشی برای دریافت وحـیهـای الاهـی است .
(not published), 60 مجیب (نیز به احتمال زیاد در آغاز دهۀ ١٩٧٠ یا نیمۀ دوم دهۀ ١٩٦٠) خود را قائم معرفی کرد که علم جدید (معرفت جدید) آورده ، و ایـن آغـاز دور جدیـدی در تـاریخ مرشدیه بود؛ حال که این معرفت جدید در اختیار مرشدیه است ، پس آنها مسئول اعمال خویش اند (٢٣١-٢٣٠ ,al-Murshid, Lamahat ̄r al-MudiNu).