چکیده:
توجه به جنبه تاریخی هنر و چگونگی ثبت تاریخی انواع هنرها، از حوزههای پژوهشی هنر است که در مواجهه با جهان پسامدرن، دچار تحولات اساسی در مفاهیم، اهداف و ضرورتها شده است. با توجه به اینکه هنر، بهویژه تئاتر؛ در مفهوم جدید آن، در ایران خاستگاه بومی ندارد و از طرفی بخشی از توسعه هر هنری، منوط به ثبت و تعریف روشمند تحولات تاریخی آن است، بازنگری وضعیت تاریخ نگاری هنر و تاریخنگاری تئاتر در ایران امری ضروری بهنظر میرسد. تاریخنگاری تئاتر در ایران- با توجه به مولفههای تاریخی، مقیاسهای تاریخنگاری تئاتر در جهان، فاصله بسیار دارد و با موانعی روبهرو است. بخشی از این موانع، مربوط به ویژگیهای ماهوی هنر تئاتر و برخی ناشی از زمینههای تاریخی و اجتماعی ظهور و تداوم تئاتر غربی در ایران است. این مقاله با هدف تبیین این عوامل و موانع، با روش توصیف و تحلیل منابع تاریخی کتابخانهای، نتایج اولیه زیر را حاصل میکند: برخی از موانع تاریخنگاری تئاتر را میتوان در ماهیت زمانی تئاتر و وابستگی این هنر به ابزارهای گوناگون بیان هنری جستوجو کرد. از سوی دیگر، نگاهی به تاریخ تئاتر غربی در ایران، مسیر تاریخنگاری تئاتر در ایران را بنا به دلایلی ناهموار مینمایاند. از جمله اینکه ظهور و دگرگونی این هنر در ایران، بیش از اینکه متناسب با ضرورتها و پذیرشهای فرهنگی جامعه ایران باشد، نتیجه ضرورتهای سیاسی بوده است. وجود دو حوزه مستقل و در عین حال مرتبط"متن" و "اجرا" در هنر تئاتر نیز موجود برخی موانع در تاریخنگاری تئاتر ایران است.