خلاصه ماشینی:
راه خسروانی/هانری کربن/ترجمه انشاءالله رحمتی در فصول قبلی با تحقق«فکرت عظیم» شیخ اشراق آشنا شدیم و این فکرت همانا تأسیس یک فرهنگ معنوی تمام و کمال است که جامع کلیت معرفت فلسفی است و در عین حال تحقق معنوی کامل خود شخص[صاحب معرفت] را نیز هدف خویش قرار میدهد.
» بدینسان، تربیت معنوی مورد نظر سهروردی، قرن به قرن، تداوم یافته است و نام «شاهراه [یا راه خسروانی]» عنوان بسیار مناسبی برای این شیوه [راه] است، زیرا این عنوان از نام کیخسرو گرفته شده است4، همان پادشاه حکیم و عارف که با سلوک در این راه، حماسه پهلوانی ایران زمین را به حماسه عرفانی ختم کرد [و به کمال رساند].
سهروردی نیز که فوقالعاده مخالف با مکتب مشائی است، در عین حال شرط میکند که شاگرد [مکتب] وی باید ابتدا همه مراحل فلسفه مشاء، مراحل علم منطق، را پشت سر بگذارد (خود وی در سراسر بخش نخست کتاب «حکمةالاشراق» همین کار را میکند ولی البته در آن بحث از مکتب رواقی الهام یافته است که در آن هرمنوتیک [تأویل] بر دیالکتیک [جدل، احتجاج و استدلال] غلبه دارد به طوری که منطق، ساده شده و فروکوفته رها میشود و کتاب به مابعدالطبیعه شهودی ختم میگردد).
شارحان (قطبالدین شیرازی و شهرزوری) به موقع یادآور میشوندکه نه تنها همه مسائل نظری مورد بحث در این کتاب را مؤلف شخصا [در تجربه خویش] اثبات کرده است بلکه همة احوال حقیقتا اشراقی که در اینجا مذکور است، ناظر به تجاربی است که او خود آنها را آزموده و در خویش یافته است17؛ و اینها انوار و اشراقات پانزدهگانهای است که بر قلب عارف فرو میتابد پس از آنکه از مرحله مبتدیان عبور کرده باشد و به سلک متوسطان درآمده و تا به نخستین مرتبه کاملان پیش رفته باشد.