خلاصه ماشینی:
حسنزاده:خانم مزداپور،کیش پرستش الهگان یک ساخت اعتقادی را به ما نشان میدهد اما آیا این ساخت اعتقادی،ساختی اجتماعی را هم در کنار خود داشته است؟به بیان دیگر آیا دورهی فرضی که ما آن را به نام دورهی مادر سالاری میشناسیم و حالا آتوریته و اقتدار زن در آن بهعنوان امری مطلق یا نسبی هم میتواند جای سؤال باشد دارای ساخت اجتماعی و سیاسی هم بوده است؟ مزداپور:مسأله این است که آیا اصلا دورهای به نام مادر سالاری وجود (به تصویر صفحه مراجعه شود) دکتر کتایون مزداپور داشته است یا نه.
بعضیها با این فرضیهی دورهی مادر سالاری مخالفند و اگر بپذیریم که چنین دورهای بهمعنای مطلقش وجود نداشته است باز مسأله به شکل نسبی آن مطرح میشود،زمانی که اهمیت زن بهعنوان مادر یا عنوان همسر یا بهعنوان حتی خواهر برابر با مرد هم نباشد،آیا حداقل شرایط رشد و امکان اظهارنظر و قدرت را در واقع به او محول میکند یا نه؟ظاهرا هر قدر به دورهی شهرنشینی یعنی شهرنشینی قرون وسطایی نزدیکتر میشویم،میزان برخورداری زن از قدرت پایینتر میآید، ولی دربارهی اینکه آیا دورهای بوده که زن ریاست خانواده را داشته است یا نه،کاملا مورد تردید است و آن نظریهای قدیمی که میگفتند هر جامعهای از دورهی مادر سالاری رد شده تا به دورهی پدرسالاری رسیده است،امروزه به شدت دربارهاش تردید میکنند.
این حرف را براساس نمونههای بسیاری از سنتهای نمایشی در رسمهای موجود در فرهنگ مردم ایران میگویم که بسیاری از آنها تا زمان ما هم استمرار یافته است پس ما پیشینهی دورهای را که داماد برای برکتبخشی شهید میشود و عروس بر او مویه و زاری میکند داشتهایم و هنوز هم داریم:و اینطور نیست که شرایط اجتماعی همیشه اطاعت زنان را ایجاب کنند اما باز تأکید میکنم که من این را به معنی غلبه و حاکمیت آمرانهی یک جنس بر جنس دیگر نمیدانم.