خلاصه ماشینی:
دکتر معین در سال 1324 وجوه اشتراک عمدهای را میان گزارش ماتیکان یوشت فریان و قصهی دیو گاوپای و دانای دینی در مرزباننامه مطرح میکند و این داستان را ناشی از رسالهی پهلوی مزبور میداند که خود مثالی است برای تداوم ادبیات ایرانی در دورههای مختلف تاریخی و زبانی آن.
آشنا بودهاند یا اینکه استفاده از متون کهن و تأثیرپذیری از آنها از طریق فرهنگ و تداوم صورتهای معنوی آن اتفاق افتاده است؟ باید گفت که این بحث خصوصا در مورد فردوسی شاعر حماسهسرای ما مطرح است و ما میتوانیم بهطور قطع بگوییم که فردوسی به اصل منبع به زبانهای پهلوی یا اوستایی،دسترسی نداشته است.
بنابراین به احتمال زیاد میتوان گفت که مجموعهی داستانها،شاهنامهها و حکایت نزد بزرگان یا کسان دیگر به صورت فرهنگ یا مجموعهی باورهایی بوده که این بزرگان آن را برای فردوسی گرآوری و تهیه کردهاند و او نیز با ذوق ادبی خود این حکایات را پرورانده و شکل و نظم خاصی بدانها بخشیده است تا این حماسهی بزرگ حاصل آید.
بحث مبارزات و ازخودگذشتیهای انسان برای حفظ آنچه در طول زندگی خود از بستر طبیعت به دست آورده است در این زمان مطرح و این از خودگذشتگیها در دورههای بعد حماسه نام میگیرد.
سؤالی مطرح میشود و آن اینکه برخی از پژوهشگران و منتقدان یا کسانی که در زمینهی ادبیات کار میکنند وجود ادبیات شفاهی و آیینهای ایرانی را به این صورت توجیه میکنند که اینها در واقع مقاومت فرهنگی ایرانیان در برابر کشورهای بیگانه و فرهنگ آنها بوده است.