چکیده:
هدف از اجرای این پژوهش مطالعه رابطه هوش عاطفی و برخی از راهبرد های مدیریت تعارض در دبیران زن تربیت بدنی منطقه غرب تهران بوده است. نمونه آماری شامل140 نفر دبیر زن تربیت بدنی شاغل در این نواحی بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش عاطفی شرینگ و پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رحیم افزالور استفاده شد.داده ها با آمار استنباطی در سطح آلفای 5 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس یافته های این تحقیق، بین هوش عاطفی و سبک اجتناب مدیریت تعارض، همبستگی معناداری مشاهده نشد (271/0=. (pبین هوش عاطفی و سبک مدارا در مدیریت تعارض نیز از نظر آماری همبستگی معناداری مشاهده نشد.( 449/0 P=).
خلاصه ماشینی:
اهميت اين تحقيق از اين جهت مي باشد که در کلاس تربيت بدني از يک سو همدلي و واکنشهاي عاطفي و روابط خوب انساني و از سوي ديگر تنش و عدم توافقات به وفور، مشاهده ميشود که اگر به گونه اي مناسب شناسايي، تجزيه و تحليل و مورد استفاده قرار گيرند به طور يقين در فواصل زماني بعد داراي کلاسي با نشاط و دانش آموزاني با سطح عملکرد و بازدهي بالا خواهيم بود بر اين اساس، آيا اگر معلمان علاوه بر دانش و تجربه از هوش عاطفي بالايي برخوردار باشند ميتوانند با انتخاب سبک مديريتي مناسب ، با دانش آموزان خود ارتباط صحيح بر قرار کرده و با بالا بردن روحيه همکاري و ايجاد انگيزه کار در آنها تعارضات موجود در کلاس را به حداقل برسانند و بهره وري آموزشي را افزايش دهند؟ يافته هاي تحقيق حاضر رابطه هوش عاطفي دبيران تربيت بدني با تعارضات ممکن در محيط کار را مشخص ميسازد بر مبناي اين اطلاعات ميتوان برنامه ها و کارگاههاي آموزشي براي تقويت هوش عاطفي از يک سو و راههاي حل تعارض از سوي ديگر توسط افراد مسئول تهيه و اجرا کرد.
شناخت ميزان و جهت همبستگي بين هوش عاطفي و مديريت تعارض و زير مجموعه هاي آن اين امکان را فراهم ساخت تا دبيران زن منطقه غرب تهران با آگاهي و تسلط بيشتري وظايف خود رابه عنوان فردي که قسمت مهمي از مهارتهاي علمي – اجتماعي دانش آموزان را سرپرستي ميکند انجام دهند بديهي است دبيراني که فاقد اين مهارتها واطلاعات باشند محيط اجتماعي که سرپرستي آن را برعهده دارند نمي توانند به خوبي اداره کنند و برخوردها و تعارضات که در هر محيط اجتماعي منجمله کلاسهاي تربيت بدني به وجود ميآيد و نياز به اصلاح فوري دارند محيط آموزشي انها را مختل خواهد کرد جلوگيري از بروز اين اختلالات ضرورت و اهميت انجام تحقيق حاضر را روشنتر ميسازد.