چکیده:
در این جستار، برخی از فلاسفه مسلمان که به نظر نگارنده اهمیت بیشتری در تاریخ فلسفه اسلامی داشتهاند، برگزیده شدهاند که شامل کندی، فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا میشوند. البته نباید فراموش کرد که رویکرد ما در این مقاله صرفا تاریخی نیست. به عبارت دیگر تلاش داریم نشان دهیم آثولوجیا از جنبههای مختلف در فلسفه اسلامی اهمیت دارد. ابتدا پس از معرفی اجمالی آثولوجیا، انتساب غلط این اثر به ارسطو و سپس برخی اثرپذیریهای فلاسفه مسلمان در آراء و نظریاتشان از این کتاب بررسی شده است. بعضی از فلاسفه مسلمان این کتاب را به ارسطو و عدهای دیگر، آن را به افلاطون نسبت دادهاند و هر دو گروه، از این کتاب برای تبیین نظریاتشان استفاده کردهاند. همین امر، موجب پدید آمدن مشکلات و پیچیدگیهایی در آرای آنها شده است از جمله وحدت بین آرای فلاسفه و به ویژه ارسطو و افلاطون که به عنوان پیش فرضی مهم و جدی در آرای اکثر فلاسفه تلقی شده است.
خلاصه ماشینی:
"اما هنوز میتوان پرسید اگر نقد متافیزیک تخریب چیزی باشد که به گذشته تعلق دارد، برای آینده چه چیز به ارمغان میآورد؟ پرسش این نوشتار نیز به همین امر مربوط میشود؛ این که دریدا چگونه حمله نیچهای به متافیزیک را به آینده میبرد؟ چه شباهتها و چه تفاوتهایی میان این دو هست؟ مفاهیم دریدایی که اصطلاحاتی دشوار و غیرقابل فهم به نظر میرسند، چه ریشههای تاریخی آشناتری دارند؟ دکارت نخستین متفکری بود که تلاش کرد هر آنچه را از پیش به وی به ارث رسیده است، مورد تردید قرار دهد و نظام فکری تازه ای بنیان نهد اما نظام تازه وی نتوانست از اساس متافیزیکی فلسفه سنتی بگسلد.
واسازی و شدن نیچهای: هراکلیتوس نیچه مفهوم هستی را نیز یکی از جلوههای اصلی متافیزیک میداند و تمام تلاش خود را صرف حمله به این مفهوم میکند.
همچنین میتوان نخستین جلوههای تفاوت فروکاست ناپذیر یا همان دیفرانس دریدایی را در نیچه دید: «روزگاری دگرگشتن و تغییر کردن و شدن را در اساس دلیل (وجود) نمود میدانستند و نشانهای از آن که میباید چیزی در کار باشد که ما را به خطا میاندازد اما امروزه، به عکس، (بر آنیم که) چیزهایی که «عقل» ما را به پذیرششان وا داشته، یعنی یگانگی، این همانی، ماندگاری، جوهر، علت، شیئیت، و هستی ما را دچار خطا و ناگزیر از خطا میسازند» (نیچه، 1381: 48، با تغییر اندک ترجمه ) آیا این چیزی جز نخستین گام در فلسفه تفاوت است؟ نیچه پیش از دریدا میخواهد از تغییر، تفاوت و نمود در برابر ماندگاری، اینهمانی و حقیقت، اعاده حیثیت کند."