چکیده:
چکیده: انسان، موجودی صاحب عقل است که فرآورده های عقلانی او، در دو ساحت «نظر و عمل» رهگشای طریق زندگی اویند. این دو ساحت از دیرباز اندیشمندان را به تفکر واداشته است. ارسطو براین اساس، حکمت را به دو بخش نظری و عملی تقسیم کرده که این تقسیم بندی بر تقسیم عقل به نظری و عملی، مبتنی است. نحوه ارتباط این دو ساحت و استقلال یا وابستگی آنها به یکدیگر و میزان تاثیر و تاثر آنها نسبت به یکدیگر از اهداف این پژوهش است. امام خمینی از جمله کسانی است که به این مبحث پرداخته است. وی این دیدگاه را که شان عقل نظری، «ادراک» و شان عقل عملی، «انجام کارهای معقوله» باشد مورد انتقاد قرار می دهد و اعتقاد دارد «عمل» در هر دو شان عقل، لازم است و علم و ادراک به تنهایی در عقل نظری کار ساز نیست. وی به نقش ایمان در اعتقادات و باورها توجه دارد که تنها از طریق علم حاصل نمی شود.
خلاصه ماشینی:
ایشان بحث خود را در انتقاد به کسانی آغاز میکند که قائل هسـتند عقـل نظـری و عملی به عنوان قوة ادراک، به طور مستقل از یکدیگر عمل مـیکننـد و ظـاهرا در انتقـاد خـود، بـه ابن سینا که مطابق نظر ایشان قوای مدرکه فقط به حکم و ادراک میپردازند و شوق و اراده هرگـز به این قوا مربوط نمیشود (ابن سینا بیتا: ٣٤٨) و ملاصدرا (ملاصدرا ١٩٨١ ج ٨: ١٣٠) اشاره دارند.
بحث امام خمینی در خصوص عقل نظری و عملی در چند محور قابل پیگیری است : الف ) رابطۀ عقل نظری و عملی نسبت به یکدیگر به چه صورت اسـت ؟ آیـا اخـتلاف مـاهوی دارند یا خیر، و آیا کارکرد این دو عقل با یکدیگر تفاوت دارد یا نه ؟ ب ) آیا نسبت این دو عقل با یکدیگر مساوی است یا نسبت به هم برتری و شرافت ، و تقدم و پیشی دارند؟ ج ) آیا دو حوزه نظر 99 و عمل با یکدیگر تلازم و تعامل دارند یا خیر؟ د) آیا عقـل نظـری و عملـی، در نهایـت بـه غـایتی واحد منجر می شوند؟ ه ) آیا غایت عقل نظری و عملی انسان را به سعادت می رساند یا خیر؟ پیشینـۀ بحث عقل نظری و عملی و تعریف آن تاریخچۀ این بحث به فلسفۀ یونان و ارسطو باز می گـردد.