چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناخت وضعیت نگهداری دانش در موسسه مطالعات بین المللی انرژی است. روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی با رویکرد کیفی است وبرای گردآوری دادهها از پرسشنامه نگهداری دانش و مصاحبه استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کارشناسان و پژوهشگران مشغول به کار در موسسه مطالعات بین المللی انرژی، جمعا به تعداد شصت نفر است که به علت محدودیت جامعه، تمامی آنها مورد بررسی قرار گرفتند. برای سنجش نگهداری دانش از هشت عامل ملاقات وارتباطات رو در رو، فرایند اشتراک فکری، مستند سازی، سیستم چرخش شغلی، سیستم تشویقی ورقابتی اشتراک دانش، قابلیت خود سازماندهی، ایجاد دانش جدید، سیستم آموزشی و حمایتی استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد نگهداری دانش در موسسه مطالعات بین المللی انرژی در وضعیت متوسطی قرار دارد. از جمله نقاط ضعف موجود میتوان به وضعیت نامطلوب مستندسازی روند حل مشکلات و مسائل پیش آمده در روند جاری اجرای فعالیتها و پروژههای محوله، نبود سیستم یکپارچه حمایتی مدون در کل موسسه بین پژوهشکدهها به منظور تشویق وحمایت از کار گروهی، نبود نرم افزار مدیریت دانش در موسسه، پایین بودن میزان ارتباط و اشتراک دانش در میان پژوهشگران وکارشناسان در بین پژوهشکدهها اشاره کرد. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش واظهارات مدیران ارشد موسسه، وضعیت موسسه از لحاظ نگهداری دانش با توجه به مدل ارائه شده در بین سطح دو و سه است که در صورت استقرار نرم افزار مربوطه و برقراری سیستم ارتباطاتی موثر در بین پژوهشکدهها وهمگونی نیروی انسانی از نظر تخصص واستفاده از کارشناسان پژوهشکدههای دیگر در اجرای پروژههای مربوط به آنها و تاکید مدیران ارشد در مورد مستندسازی مراحل اجرایی و نتایج پروژهها، این پتانسیل وجود دارد که به راحتی به بالای سطح سه دست یابند.
خلاصه ماشینی:
از جمله نقاط ضعف موجود میتوان به وضعیت نامطلوب مستندسازی روند حل مشکلات و مسائل پیش آمده در روند جاری اجرای فعالیتها و پروژههای محوله، نبود سیستم یکپارچه حمایتی مدون در کل مؤسسه بین پژوهشکدهها به منظور تشویق وحمایت از کار گروهی، نبود نرم افزار مدیریت دانش در مؤسسه، پایین بودن میزان ارتباط و اشتراک دانش در میان پژوهشگران وکارشناسان در بین پژوهشکدهها اشاره کرد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش واظهارات مدیران ارشد مؤسسه، وضعیت مؤسسه از لحاظ نگهداری دانش با توجه به مدل ارائه شده در بین سطح دو و سه است که در صورت استقرار نرم افزار مربوطه و برقراری سیستم ارتباطاتی موثر در بین پژوهشکدهها وهمگونی نیروی انسانی از نظر تخصص واستفاده از کارشناسان پژوهشکدههای دیگر در اجرای پروژههای مربوط به آنها و تأکید مدیران ارشد در مورد مستندسازی مراحل اجرایی و نتایج پروژهها، این پتانسیل وجود دارد که به راحتی به بالای سطح سه دست یابند.
اریف وهمکارانش درسال 2009 با تجزیه وتحلیل شش مدل که عبارتند از: ساختار سلسله مراتبی دانش(Bender and Fish, 2002) - مدل طبقه دانش(Boisot, 1988) – مدل خلق دانش (Nonaka,1994) - مدل راهبرد دانش (Gray and Densten, 2005)– مدل روشهای بازیابی دانش (Gammelgaard, Ritter, 2005) و مدل ساختار حافظه سازمانی (Walsh Ungson , 1991)، به ارائه مدل جدید نگهداری دانش اقدام کرد که در این پژوهش قصد داریم بر اساس مدل مذکور به سنجش نگهداری دانش درمؤسسه مطالعات بین المللی انرژی بپردازیم که این مدل شامل چهارمرحله (گام) اساسی است که در ادامه توضیح داده میشود.
L. (2005), Towards an integrative model of organizational culture and knowledge management, International Journal of Organisational Behaviour, 9 (2), 594-603.