چکیده:
مقدمه: بیمه های اجتماعی به صورت مجموعه ای از راهبردها و برنامه ها برای حفظ و بقای جوامع انسانی و توسعه آن ها در مناطق مختلف شهری و روستایی انجام می شود. دراین میان، مناطق روستا یی و عشایری به واسطه موقعیت خاص اکولوژیک و اقتصادی اجتماعی جایگاه ویژه ای دارند؛ لذا دراین مناطق، گسترش حوزه نفوذ بیمه، در معرض توجه قرار گرفته است. صندوق بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر عهده دار این مهم، در مناطق روستایی است. درحالی که شش سال، از فعالیت این صندوق، در مناطق روستایی می گذرد، از جمعیت مشمول آن حدود ۲۷ درصد به عضویت صندوق درآمده اند. مقاله حاضر چالش های روند گسترش بیمه را بررسی می کند. روش: تحقیق کاربردی حاضر، به روش توصیفی و هم بستگی است. در گردآوری اطلاعات از روش اسنادی کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شده است. مصاحبه با کارشناسان صندوق بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر انجام شده و برای یافتن ارتباط بین شاخص توسعه یافتگی استان ها و تعداد بیمه شدگان از روش هم بستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که موانع گسترش بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر عوامل متعددی دارد. دسته ای از عوامل، ساختاری و اجرایی بوده و دسته ای دیگر، برخاسته از وضعیت جامعه هدف است. ازجمله چالش های ساختاری و قانونی می توان به قوانین و مقررات و تعاریف و نبود تبلیغات صحیح و مناسب اشاره کرد. درخصوص جامعه هدف، می توان به دلایلی مانند بی اعتمادی به کارگزاران بیمه، عدم آگاهی از مزایای بیمه گفته شده، ناتوانی اقتصادی بیمه گزاران در پرداخت حق بیمه، به خصوص در مناطق کمتر توسعه یافته و مانند آن اشاره کرد. ضریب هم بستگی پیرسون نشان می دهد، هم بستگی بین درصد پوشش بیمه شدگان صندوق بیمه روستائیان و عشایر و شاخص توسعه انسانی (۰٫۰۴۸)، در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنادار است. بحث: با توجه به ارتباط مستقیم و تنگاتنگ بین تأمین اجتماعی و توسعه پیشبرد بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر در مناطق روستایی کشور، به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و حاشیهای و برای دستیابی به حداکثری پوشش جغرافیایی و جمعیت، عرضه تسهیلات و حمایت های بیشتر و اتخاذ روشهای خاص ترویجی و مشارکتی ضروری است. ازطرف دیگر، برای حل مشکلات ساختاری و اجرایی موجود بر سر راه گسترش پوشش بیمه ای جامعه هدف، به ارزیابی و اصلاح قوانین و اصلاح روند فعالیت اجرایی صندوق بیمه روستائیان و عشایر نیاز است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به مطالـب پـیش گفـت ، سؤالات زیر مطرح می شود: ـ چرا به رغم گذشت چند سال از فعالیت بیمه گری صندوق ، هنوز فاصـلة زیـادی بـین جمعیت مشمول با جمعیت بیمه شده وجود دارد؟ ـ چرا بین استان های مختلف کشور در نسبت نفوذ پوشش بیمه اجتماعی روسـتائیان و عشایر تفاوت فاحشی وجود دارد؟ روش تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش ، توصـیفی و هـم بـستگی اسـت .
از شهریور سال ١٣٨٤، یعنی زمان آغاز فعالیت بیمه گری صندوق ، بـا اسـتناد بـه مفـاد آیین نامة مصوب ، افراد روستایی و عشایری کـه تحـت پوشـش هـیچ نـوع بیمـة اجتمـاعی نبوده اند، می توانستند به صورت اختیاری به شرط سکونت در روستا یا منـاطق عـشایری ، بـا اعلام آمادگی خود برای پرداخت حق بیمه و انعقاد قرارداد، به عضویت صندوق درآمـده و صندوق در برابر آنان ، متعهد به عرضة خدمات درمانی ، پیری ، فوت ، ازکارافتادگی ناشـی از کار و غیرکار می شود.
به دلیـل ویژگـی درآمد پایین ، به خصوص در مناطقی که اقتصاد آن وابسته به بارندگی های پراکنـده اسـت و زمین حاصلخیز و کافی نیز وجود ندارد و بستر دیگـر فعالیـت هـای اقتـصادی نیـز فـراهم نیست ، فعالیت بیمه گری و عضویت در صندوق بیمة اجتماعی ، پرداخـت حـق بیمـه بـرای روستائیان را با مشکل مواجه کرده و بـه دلیـل اختیـاری بـودن بیمـة روسـتائیان و عـشایر گسترش روند بیمه گری در روستاها با کندی مواجه می شود.